loading...

آکادمی مهراز

بازدید : 102
پنجشنبه 9 بهمن 1399 زمان : 19:29

این هفته، ویروس کرونا (کووید-۱۹) شیوع جدی‌تری در آمریکا داشت و همین مسئله هشداری بود که این ویروس می‌تواند بر نحوهٔ کار کردن ما و زمان و مکان آن تأثیر بگذارد:

باشگاه مشاوره کسب و کار در همدان

دکتر نانسی مسنیر، مدیر مرکز ملی ایمنی سازی و بیماری‌های تنفسی CDC در کنفرانس خبری روز سه‌شنبه هشدار داد که «اختلال در زندگی روزمره ممکن است شدید باشد: مدارس باید تعطیل شوند، تجمع‌های عمومی باید موقتاً متوقف شوند و شرکت‌ها باید از کارمندان خود بخواهند که دورکاری کنند.»

شیوع جهانی این ویروس می‌تواند لحظه‌ای باشد که نشان دهد آیا کارفرمایان آمادگی لازم برای واکنش سریع در مقابل تغییرات غیرمنتظره در محل کار را دارند یا خیر. سفرهای کاری باید کاهش یابد یا به‌طور کامل لغو شود. ممکن است لازم باشد که بیشتر کارمندان در خارج از «ساعات کاریِ» محلی کار کنند و برای کار در منطقهٔ زمانی خود از ویدئوکنفرانس استفاده کنند. در صورت بدتر شدن شرایط، درواقع باید بیشتر کارمندان را دعوت یا از آنان درخواست کرد که به دورکاری روی‌آورند.

مشاوره مدیریت در همدان

آیا سازمان‌ها آمادگی این کار را دارند؟ احتمالاً پاسخ منفی است؛ اما حتی کسانی که به چگونگی انجام شدن این کار فکر می‌کنند، آیا برای سؤال اجتناب‌ناپذیر پس از بحران، یعنی «چرا همیشه دورکاری نمی‌کنیم؟» آماده هستند؟

چطور سازمان خود را برای واکنش انعطافی در مقابل اختلال‌های احتمالی آماده و از این فرصت برای تصور مجدد کاری به‌طور گسترده استفاده می‌کنید؟ پنج مرحلهٔ زیر برای شروع ارائه‌شده‌اند:

1- احتمال لزوم دورکاری تمام نیروی کار یا بخشی از آن را تأیید کنید

امیدوار بودن به عدم لزوم انجام دورکاری و دعا کردن برای آن و یا صرفاً نادیده گرفتن آن، شیوه‌ای برای انجام کار نیست. روزی که قرنطینه گسترش یابد، هیچ‌کس به کارمندان لپ‌تاپ نمی‌دهد و نمی‌گوید که «برو و جایی دیگر کارت را انجام بده». طوری برنامه‌ریزی کنید که انگار تنها راه مؤثر باقی‌مانده برای اکثر کارمندان انجام دورکاری است. درصورتی‌که شرایط مستلزم واکنش سریع باشد، همین حالا تیمی متشکل از چندین متخصص ازجمله رهبران خطوط شغلی، فناوری اطلاعات، منابع انسانی، ارتباطات و امکاناتی برای شروع برنامه‌ریزی جهت سناریوهای مختلف و بهینه‌سازی اجرا، جمع کنید.

2- مشاغل و کارهایی را که می‌توانند مؤثر باشند با جزئیات برنامه‌ریزی کنید

دقت کنید چه نقش‌ها و وظایفی

۱) را می‌توان بدون حضور فیزیکی در محل کار به‌طور کامل یا حتی نیمه انجام داد،

۲) را نمی‌توان، حتی تا حدودی، خارج از ساختمان اداره انجام داد و

۳) مطمئن نیستید.

به هرگونه فرضیات قراردادی احتمالاً نادرست در خصوص مشاغلی که ازنظر شما امکان دورکاری ندارند اعتراض کنید. خواهان تجربه کردن مشاغلی باشید که در ستون «مطمئن نیستم» قرار دارند. به‌عنوان‌مثال، سال‌ها به من گفته‌شده است که کار «معاون اداری» نمی‌تواند انعطاف‌پذیر باشد و من سال‌هاست که با تیمی از معاونان اداری کار می‌کنم تا ثابت کنم که این ادعا اشتباه است. بله کارهای خاصی که آن‌ها انجام می‌دهند نیازمند حضور فیزیکی است اما می‌توان برای آن‌ها نیز برنامه‌ریزی کرد. اکثر کارهای آن‌ها می‌تواند به‌طور مؤثر خارج از فضای سنتی کار اتفاق بیفتد و به نفع شرکت باشد.

3- نرم‌افزارها و سخت‌افزارهای موجود فناوری اطلاعات را بررسی کنید و هرگونه شکاف موجود درزمینهٔ دسترسی و پذیرش را ببندید

سطح راحتی را با برنامه‌های خاص، نظیر ویدئوکنفرانس و سایر پلتفرم‌های ارتباطی یا همکاری، ارزیابی کنید. قبل از اینکه مردم نیازمند استفاده از این برنامه‌ها شوند، در صورت وجود شکاف، آموزش و فرصت‌هایی برای تمرین ارائه کنید. تسلط در زمان واقعی مطلوب و کارآمد نیست. دستگاه‌های متعلق به سازمان که مردم می‌توانند از آن‌ها استفاده کنند را شناسایی و در مورد گزینهٔ قابل‌قبول لپ‌تاپ و گوشی همراه «خود را بیاورید» شفاف‌سازی کنید. در صورت وجود، به مسائل امنیت داده‌ها بپردازید و بهترین شیوهٔ مدیریت برخورد را تعیین کنید.

4- پیشاپیش پروتکلی ارتباطی تنظیم کنید

این برنامه‌های ارتباطی باید تشریح شوند: چگونگی دست‌یابی به همه (مثلاً تمام اطلاعات تماسی در یک مکان، کانال‌های ارتباطی اولیه – ایمیل، پیام فوری IM، اسلک Slack و …)؛ نحوهٔ واکنش کارکنان به مشتریان و چگونگی همکاری و ملاقات تیم‌ها و زمان آن.

طراحی سایت در همدان

5- روش‌های سنجش عملکرد که می‌تواند حاکی از تغییرات گسترده‌تر باشد را شناسایی کنید

پس از پایان دورهٔ واکنش انعطافی، این داده‌ها به شما امکان می‌دهد تا روی کارهای انجام‌شده، نشده و دلیل آن تأمل کنید. این داده‌ها همچنین شما را آماده می‌کنند تا پس از پایان دورهٔ بحران به سؤال غیرقابل‌اجتناب «چرا همیشه این کار را نمی‌کنیم؟» پاسخ دهید. بسته به نتیجه، ممکن است تصمیم بگیرید که برخی جنبه‌های خاص واکنش انعطافی را برای همیشه ادامه دهید. به‌عنوان‌مثال، ممکن است سفرهای کاری را تا ۲۵٪ کاهش دهید و ویدئوکنفرانس را جایگزین آن کنید. بعداً متوجه می‌شوید که حدود ۸۰٪ این جلسات به‌صورت مجازی هم همان تأثیر را خواهند داشت؛ بنابراین، کاهش ۲۰ درصدی سفرهای کاری ادامه خواهد یافت اما این بار به‌عنوان بخشی از استراتژی پایداری سازمان برای کاهش انتشار کربن است.

وضعیت اضطراری بهداشت جهانی، نظیر کرونا کووید-۱۹، برای همه ترسناک، مخرب و گیج‌کننده است. اگر برنامه‌ریزی کنید و هیچ اتفاقی نیفتد چه؟ در این صورت، حداقل واکنش کاری سازمان‌یافته و منعطفی در برابر بلایا دارید که در صورت بروز چالشی دیگر در آینده که احتمال هم دارد، برای جامعهٔ فعال، از آن استفاده خواهید کرد.

سایت اصلی : آکادمی مهراز

بازدید : 122
شنبه 4 بهمن 1399 زمان : 19:40

زندگی ما به میزان زیادی تحت تأثیر آنچه می‌دانیم است؛ زیرا دانسته‌های ما، در چگونگی تصمیم‌گیری ما تعیین‌کننده هستند. اما همان‌طور که ما، تحت تأثیر دانسته‌هایمان هستیم، همان‌قدر هم تحت تأثیر احساسات خود قرار داریم. درحالی‌که فلسفه اساساً با جنبه منطقی زندگی- اطلاعات و عادات تفکر سروکار دارد- نگرش اساساً بر موضوعات عاطفی که بر موجودیت ما تأثیر می‌گذارد، تمرکز دارد. آنچه می‌دانیم، فلسفه‌ی ما را تعیین می‌کند؛ اما این‌که ما در مورد آنچه می‌دانیم، چه احساسی داریم، نگرش ما را تعیین می‌کند.

باشگاه مشاوره کسب و کار در همدان

همانند افکار، احساسات هم این توانایی را دارند که ما را به سمت آینده‌ای سعادت‌بخش یا آینده‌ای فلاکت‌بار سوق دهند. احساساتی که ما در درون خود نسبت به مردم، کار، خانه، امور مالی و دنیای اطرافمان داریم، به‌صورت جمعی، نگرش ما را شکل می‌دهد. با نگرش درست، بشر می‌تواند کوه‌ها را جابه‌جا کند و با نگرش اشتباه، انسان به‌وسیله کوچک‌ترین دانه شن، می‌تواند خرد شود.

نگرش درست، یکی از اصول زندگی خوب است. به همین دلیل است که ما باید دائماً احساسات خود در مورد نقشمان در جهان و امکاناتی که برای دستیابی به رؤیاهای خود، داریم را بررسی کنیم. برای ایجاد درخشان‌ترین آینده، ما باید با احساسات خود در مورد سال‌ها و دهه‌های آینده و همچنین گذشته و حال خودمان روبرو شویم.

گذشته

یکی از بهترین راه‌ها برای کنار آمدن با احساساتمان نسبت به گذشته، دیدن آن به عنوان یک مدرسه است، نه یک سلاح. ما نباید خودمان را به خاطر اشتباهات گذشته، تقصیرها، شکست‌ها و از دست دادن‌ها، سرزنش کنیم. اتفاقات گذشته، خوب یا بد، همه بخشی از تجربه زندگی ما هستند. اجازه دادن به گذشته، برای اینکه ما را تحت تأثیر قرار دهد، خیلی ساده است؛ اما خبر خوب این است که اجازه دادن به گذشته برای اینکه به ما بیاموزد و ارزش ما را افزایش دهد، هم ساده است.

مشاوره مدیرت در همدان

تا زمانی که این واقعیت را نپذیریم که کاری برای تغییر گذشته نمی‌توانیم انجام دهیم، احساس پشیمانی، ندامت و تلخی باعث می‌شوند که نتوانیم با فرصتی که امروز پیش روی ماست، آینده‌ای بهتر طرح‌ریزی کنیم. اگر بتوانیم یک رویکرد هوشمندانه نسبت به گذشته در پیش بگیریم، می‌توانیم سال آینده یا سال‌های آینده را به طرز چشمگیری تغییر دهیم.

حال

لحظه حال جایی است که آینده بهتر ما آغاز می‌شود. گذشته خاطرات و تجربیات فراوانی را به ما هدیه می‌دهد و زمان حال، فرصتی برای استفاده عاقلانه از این تجربیات و خاطرات را در اختیار ما قرار می‌دهد.

امروز ۱۴۴۰ دقیقه برای هر یک از ما به ارمغان می‌آورد و ۸۶۴۰۰ تیک ساعت (ثانیه). هم فقیر و هم ثروتمند ۲۴ ساعت فرصت دارند. زمان به هیچ‌کس توجه و التفات خاصی ندارد. امروز صرفاً می‌گوید، “من اینجا هستم. با من می‌خواهی چه کنی؟ “

طراحی سایت در همدان

اینکه چقدر خوب از هرروز زندگی‌مان استفاده کنیم تا حد زیادی به نگرش ما بستگی دارد. با نگرش درست می‌توانیم از امروز استفاده کنیم و آن را به یک نقطه آغاز جدید تبدیل کنیم. بزرگ‌ترین فرصتی که امروز با خود به همراه می‌آورد، فرصتی برای شروع روند تغییر است. این تغییر می‌تواند یک نگرش جدید درباره اینکه ما چه کسی هستیم، چه می‌خواهیم و چه‌کاری می‌خواهیم انجام دهیم، باشد. از طرف دیگر، امروز دقیقاً می‌تواند مانند دیروز، روز قبل و روز قبل‌تر و… و بدون تغییر باشد که این نیز به بسته به نگرش ماست.

آینده

در بخش ادبیات باستانی کتاب درس‌هایی از تاریخ، ویل و آریل دورانت می‌نویسند:

برای تحمل آنچه در حال حاضر وجود دارد، باید آنچه درگذشته بوده را به خاطر بیاوریم و در مورد چیزهایی که یک روز خواهند بود، رؤیاپردازی کنیم.

نگرش ما در مورد آینده به توانایی ما برای دیدن آینده بستگی دارد. هر یک از ما توانایی ذاتی برای رؤیاپردازی، طرح‌ریزی و تجربه آینده از طریق خیال‌پردازی امیدوارانه داریم. هرچقدر ذهن ظرفیت خیال‌پردازی بیشتری داشته باشد، توانایی آن برای خلق کردن بیشتر خواهد بود.

درست همان‌طور که بدن به‌طور غریزی می‌داند چگونه معجزه سلامتی را ایفا کند، ذهن هم به‌طور غریزی می‌داند چگونه معجزه سعادتمندی را اجرا کند؛ اما اگر اعتقاد نداشته باشید که شما سزاوار این سلامتی و سعادت هستید، دستاورد بزرگی در انتظار شما نخواهد بود. آنچه ما را به سرآغاز پیشرفت می‌رساند، عبور از گذشته و رسیدن به یک نگرش بهتر نسبت به زمان حال است که دستاوردهای مثبتی را در آینده به همراه داشته باشد.

نگرش شما نسبت به خودتان

نکته هیجان‌انگیز این است که هرکدام از ما، از توانایی ذهنی، روحی، عقلی و خلاقانه برای انجام هر کاری که در رؤیای خود داریم، برخورداریم. همه آن را دارند! فقط ما باید بیشتر نسبت به آنچه که داریم آگاهی پیدا کنیم و وقت بیشتری را برای اصلاح تمام آنچه در حال حاضر هستیم، صرف کنیم و سپس آن را برای خود به کار اندازیم.

آنچه که مانع از شناختن هدایا و استعدادهای ذاتی ما می‌شود، نگرش ضعیف ما نسبت به خودمان است. چرا ما آن‌قدر سریع می‌توانیم ارزش دیگران را ببینیم و درعین‌حال تمایلی به دیدن ارزش‌های خود نداریم؟ چرا ما همیشه آماده هستیم که دستاوردهای دیگران را تحسین کنیم ولی از تشخیص دستاوردهای خود خجالت می‌کشیم؟

اینکه ما خودمان را چگونه ببینیم، موضوعی انتخابی است.

اگر یک حوزه در بخش دانش وجود داشته باشد که از پس کمبود در آن برنمی‌آییم، آن حوزه، دانش و آگاهی نسبت به منحصربه‌فرد بودن خودمان است. به این دلیل ساده که ما خودمان را نمی‌شناسیم، احساس خوبی نسبت به خود نداریم؛ زیرا اگر واقعاً خودمان را می‌شناختیم – نقاط قوتمان، توانایی‌هایمان، منابعمان، عمق احساسمان، حس شوخ‌طبعی‌مان، دستاوردهای بی‌نظیرمان را می‌شناختیم – هرگز به توانایی‌های خود برای ایجاد آینده‌ای بهتر شک نمی‌کردیم.

هر یک از ما منحصربه‌فرد است. هیچ‌کس دیگری در جهان که دقیقاً مانند ما باشد، وجود ندارد. ما تنها کسانی هستیم که می‌توانیم کارهای خاصی که انجام می‌دهیم را انجام دهیم؛ و کارهایی که انجام می‌دهیم، واقعاً خاص است. ما ممکن است به خاطر کارها و اعمالمان جوایز بزرگی دریافت نکنیم یا مورد تحسین دیگران قرار نگیریم، اما به دلیل این کارها، ما جهان را به مکانی بهتر تبدیل می‌کنیم. ما خانواده‌هایمان را قوی‌تر، محل کارمان را اثربخش‌تر و جوامعمان را مرفه‌تر می‌کنیم، چراکه این ما، همان کسانی هستیم که باید باشیم.

تغییر احساس ما نسبت به خودمان، با ایجاد یک فلسفه جدید در مورد ارزش هر انسان – ازجمله خود ما – آغاز می‌شود! اکثر ما آن‌قدر در زندگی روزمره خود مشغله داریم که هرگز فرصت نمی‌کنیم تا از کارهایی که در طی روز انجام داده‌ایم، قدردانی کنیم. ما از خودمان قدردانی نمی‌کنیم، زیرا ما هیچ آگاهی نسبت به خود نداریم. داشتن آگاهی و دانش نسبت به خود، بخش مهمی از معمای زندگی است. هرچه بیشتر در مورد اینکه چه کسی هستیم یاد بگیریم، تصمیم‌گیری و انتخاب‌های بهتری را برای خودمان و درباره خودمان آغاز می‌کنیم؛ و همان‌طور که قبلاً گفتیم، همان‌طور که انتخاب‌های ما بهتر می‌شوند، نتایج نیز بهتر خواهند شد و با پیشرفت نتایج، نگرش ما نیز بهبود خواهد یافت.

نگرش شما تحت کنترل شما

روند تحولات انسانی از درون ما آغاز می‌شود. همه ما پتانسیل‌های فوق‌العاده‌ای داریم. همه ما آرزو داریم تا از تلاش‌هایمان نتایج خوبی به دست آوریم. بیشتر ما تمایل داریم تا سخت کارکنیم و هزینه‌ای که موفقیت و خوشبختی از ما طلب می‌کند را بپردازیم.

هر یک از ما این توانایی را، داریم که پتانسیل‌های منحصربه‌فرد انسانی خود را به کار اندازیم و به نتیجه دلخواه خود دست‌یابیم؛ اما چیزی که سطح پتانسیل ما را تعیین می‌کند، باعث قوت گرفتن فعالیت‌های ما می‌شود و کیفیت نتیجه‌ای که می‌گیریم را پیش‌بینی می‌کند، نگرش ماست.

هیچ شخص دیگری روی کره زمین، بر نگرش ما تسلط ندارد. افراد می‌توانند با آموختن عادات ضعیف تفکر یا دادن اطلاعات نادرست به‌صورت ناخواسته، یا نفوذ و تأثیر منفی بر ما، بر نگرش ما اثر بگذارند، اما هیچ‌کس نمی‌تواند نگرش ما را کنترل کند، مگر اینکه ما داوطلبانه تسلیم آن کنترل شویم.

هیچ‌کس “ما را عصبانی نمی‌کند”. ما هنگامی‌که کنترل نگرش خود را از دست می‌دهیم، خود را عصبانی می‌کنیم. آنچه ممکن است شخص دیگری انجام دهد، ربطی به ما ندارد. ما انتخاب می‌کنیم چه کنیم، نه آن‌ها. آن‌ها صرفاً نگرش ما را به آزمایش می‌گذارند. اگر ما با خصمانه رفتار کردن، عصبانی شدن، حسادت و بدگمانی، یک نگرش ناپایدار را انتخاب کنیم، در این صورت در این آزمایش شکست‌خورده‌ایم. اگر خودمان را با اعتقاد به اینکه بی‌ارزش هستیم، محکوم کنیم، بازهم ما در این آزمایش شکست‌خورده‌ایم.

اگر ما اصولاً به خود و آینده خود اهمیت می‌دهیم، باید مسئولیت کامل احساساتمان را بپذیریم. باید یاد بگیریم که در برابر احساساتی که می‌توانند نگرشمان را به مسیر اشتباه هدایت کنند، بایستیم و احساساتی که می‌توانند ما را با اطمینان به آینده‌ای بهتر هدایت کنند را تقویت کنیم.

اگر می‌خواهیم پاداشی که آینده به ودیعه برای ما دارد را دریافت کنیم، با حفظ تسلط کامل بر نگرش خود، باید مهم‌ترین انتخابی که به‌عنوان یک فرد از نژاد انسان به ما داده‌شده است را به کار بی اندازیم.

نگرش شما یک دارایی است، گنجی باارزش زیاد. از آن محافظت کنید. آن را پرورش دهید؛ و این‌گونه شما پاداش‌های آینده را درو خواهید کرد.

سایت اصلی : آکادمی مهراز

بازدید : 231
يکشنبه 21 دی 1399 زمان : 20:10

مشاوره کسب و کار چیست و چرا برای کسب و کار شما ضروری است؟

مشاوره به معنی دریافت کمک حرفه ای و کسب اطلاعات لازم از افرادی است که صاحب تخصص و دانش در زمینه ی خاص هستند. دریافت اطلاعات و کسب مشاوره در همه ی زمینه می تواند کارساز و کارگشا باشد؛ مسائل پزشکی، درمانی، تحصیلی، علمی، خانوادگی، حقوقی، کسب و کار و غیره مواردی است که دریافت خدمات مشاوره ای می تواند در حل مشکل آن مفید باشد. مشاوره کسب و کار یکی از انواع مشاوره، راهنمایی و دریافت اطلاعات محسوب می شود. اگر نیاز دارید کسب و کار یا استارت آپی راه اندازی کنید، به شما پیشنهاد می دهیم قبل از شروع، از افراد ذی صلاح و صاحبت تخصص، مشاوره و راهنمایی بگیرید.

همیشه شروع سخت و طاقت فرسا ست:

راه اندازی و شروع یک کسب و کار، یکی از چالش هایی است که در پیش روی افراد جامعه امروز به خصوص قشر جوان قرار دارد.

اگر چه رویای داشتن یک کسب و کار موفق و درآمد زا، بسیار وسوسه انگیز و جالب است اما داشتن یک رویا، به تنهایی تضمینی برای موفقیت نیست. راه اندازی استارت آپ و کسب و کاری جدید، جدا سخت و طاقت فرسا است. یک اشتباه کوچک در شروع کسب و کار می تواند شما و سرمایه تان را تا مرز نابودی بکشاند و زحمات شما را به راحتی هدر بدهد.

دریافت خدمات مشاوره ای چراغ روشنی را در مسیر پیشرفت کسب و کار فراهم خواهد کرد.

همه ی کسب و کار در شروع کار یا میانه راه، به مشکلات و چالش هایی برخورد می کنند که برای رفع آن نیاز به دریافت مشاوره و راهنمایی دارند. استفاده از خدمات مشاوره ای باعث می شود، بهره وری و موفقیت در کسب و کار شما افزایش یابد.

دریافت خدمات مشاوره ای در شروع کار، باعث می شود، مسیر پیش رو، روشن و قابل پیش بینی باشد و زمانی که شما در مسیر و چالش های پیش رو قرار گرفتید، بتوانید بهترین تصمیم را بگیرید.

استفاده از مشاور اجتناب ناپذیر می شود:

انسان در زندگی امروزه نمی تواند در همه ی امور صاحب نظر و تخصص باشد. از آنجا که شرایط زندگی در عصر حاضر به تخصص و مهارت در همه ی زمینه های زندگی نیاز است، بهترین راهکار دریافت مشاوره است. برای رسیدن به موفقیت ، آرامش و پیشگیری از اشتباهات احتمالی، بهترین راه دریافت مشاوره است.

هر کسب و کار و سیستم تجاری از بخش های مختلف و زیر گروه های بسیاری تشکیل شده است. مدیران و افراد رده اول هر کسب و کاری، اگر بخواهند به موفقیت و گسترش در کسب و کار خود دست یابند باید بتوانند در همه ی بخش های ذی ربط، افراد درست و مناسبی را استخدام کنند.

خدمات مشاوره ای می تواند موفقیت را برای کسب و کار شما فراهم آورد.

بخش مشاوره کسب و کار، یکی از بخش هایی است که حضور فیزیکی آن در هر کسب و کاری مهم و کارآمد است. این بخش می تواند سهم زیادی از مشکلات و موانع کاری شما را از بین ببرد و از مشکلات آتی جلوگیری کند.

زمانی که کسب و کار خود را آغاز کرده اید و به فعالیت در آن حیطه مشغول هستید، به نقطه ای می رسید و یا با موانعی برخورد خواهید کرد که باعث می شود، سرعت شما کند شود یا به طور کامل متوقف شود. اینجاست که لزوم یک مشاور حرفه ای و صاحب نظر می تواند راه گشا و نجات دهنده باشد.

مشاوره کسب و کار، مسیر پیشرفت تجارت را برایتان هموار خواهد کرد:

دریافت مشاوره کسب و کار می تواند مسیر پیشرفت را برای شما هموار کند، چرا که مشاوران به دلیل تجربه و دانشی که در این زمینه دارند، می توانند مسیر را به درستی ببینند. تجارت و موفقیت در فضای کنونی کسب و کار، می تواند شما را با چالش های جدی و غیر قابل حل مواجه کند. اگر می خواهید در مسیر تجارت به موفقیت برسید، باید از مشاوران حاذق کمک بگیرید.

چرا کسب و کار شما به مشاور نیاز دارد؟

سرعت رشد فناوری و تکنولوژی بسیار زیاد است و اگر صاحبان کسب و کار نتوانند خود را با این سرعت تطبیق دهند، به طور حتم با شکست و پسرفت مواجه خواهند شد. وجود یک مشاور با تجربه در زمینه کسب و کار که از بیرون به کسب و کار شما و دنیای تجارت می نگرد، می تواند به شما کمک های اصولی و شایانی دهد. مشاوران کسب و کار می توانند با ارائه راهکار های مفید و ارائه مشاوره در زمینه فناوری و تکنولوژی، کسب و کار شما را همگام با تکنولوژی پیش خواهد برد.

امروزه با توجه به پیشرفت تکنولوژی، شرایط امروز کسب و کار بسیار خطرناک و دارای ریسک بالاست. اگر نتوانید به درستی از بازار و رقبا پیشی بگیرید، پروسه پیشرفت شما با شکست مواجه خواهد شد.

خدمات مشاوره ای می تواند موفقیت را برای کسب و کار شما فراهم آورد.

ذکر این نکته ضروری است که شما می توانید بدون استفاده از راهنما و مشاور کسب و کار هم، به موفقیت برسید، اما ریسک بسیار بالایی را متوجه کسب و کار خود خواهید کرد. اما استفاده از راهنمایی و اطلاعات فرد حرفه ای، که از خارج به کسب و کار شما نظاره می کند، به طور حتم موفقیت بیشتری را برای شما به ارمغان خواهد آورد.

کارشناسان و متخصصین مشاوره کسب و کار، با استفاده از دانش و اطلاعاتی که از تجارت و بازار دارند و همچنین تجربیاتی که در سال های متمادی کسب کرده اند، قطعا می توانند راهنمایان خوب و مناسبی برای کسب و کار شما باشند.

مشاوره کسب و کار در چه مواردی می تواند به شما راهنمایی دهد؟

مشاوره کسب و کار و تجارت در زمینه های زیر می تواند به شما راهنمایی ارائه دهد:

  • چگونه و با استفاده از چه راهکار هایی می توانید از رقبا پیشی بگیرید.
  • چه استراتژی هایی می تواند سهم بازار را به نفع کسب و کار شما افزایش دهد؟
  • ارائه راهکارهایی که می تواند به وفادار سازی مشتری بینجامد.
  • چگونه می توان، اعتبار برند خود را افزایش دهید.
  • چگونه و با چه روش هایی می توان بازاریابی کرد؟
  • چه مکان هایی برای تبلیغات مناسب است و چه میزان تبلیغات برای کسب و کار مفید است؟
  • ارائه برنامه های مفید برای جلوگیری از کاهش هزینه های اولیه.
  • دریافت راهنمایی و راهکار هایی که به افزایش درآمد می انجامد.
  • دریافت راهنمایی و مشاوره درباره ی مدیریت شبکه های اجتماعی و بازاریابی دیجیتال.
  • گسترش خدمات به مشتریان، در صورتی که نیاز به افزایش نیرو و درآمد نباشد.
  • و موارد دیگر که قطعا برای کسب و کار شما سودمند خواهد بود…

خدمات مشاوره ای می تواند موفقیت را برای کسب و کار شما فراهم آورد.

چرا یک کسب و کار به خدمات مشاوره ای نیاز دارد؟

  • یکی از دلایل که اثبات می کند کسب و کار ها به مشاوره نیاز دارند، این است که همه ی افراد، دانش و توانایی انجام همه ی کار ها را ندارند. بنابراین اگر می خواهید در کسب و کار خود، به موفقیت و رشد کافی برسید، بهتر است از خدمات مشاوره ای بهره بگیرید.
  • دلیل دوم ضرورت استفاده از خدمات مشاوره ای در کسب و کار، پیدا کردن و شناسایی مشکلات است. مشاورین کسب و کار، به دلیل مهارت و تجربه ای که دارند ، می توانند به سهولت مشکلات به وجود آمده در کسب و کار را شناسایی کرده و ریشه آن را پیدا کنند. ریشه یابی درست موانع، باعث می شود مشکلات به درستی حل و فصل شوند.
  • مشاورین کسب و کار، روند پیشرفت تجاری رو تسریع می کنند. این افراد، به دلیل داشتن تجربیات فراوان که در کار و حرفه خود دارند، راه های رسیدن به موفقیت و پیشرفت را در مسیر کارکنان قرار خواهند داد و ازین طریق با هزینه کمتر و زمان سریع تر، می توانید به موفقیت برسید.
  • یکی از مزایا و نیازهایی که باعث می شود، حضور کارشناس و مشاور در کسب و کار الزامی باشد، این است که مشاوران، پرسنل و کارمندان را آموزش می دهند. آموزش کارمندان و پرسنل، می تواند آنان را با مهارت هایی که برای پیشرفت و موفقیت نیاز دارند، آشنا کند.
  • یک مشاور خوب در زمینه کسب و کار می تواند شادابی و سرزندگی را به کسب و کار و سیستم تجاری شرکت شما بازگرداند.
  • ارائه ایده های نو و خلاقانه و روش های خروج از مشکلات، مسائلی است که در مسیر کسب و کار، شما را به موفقیت بیشتر سوق می دهد.
  • وجود کارمندان و پرسنلی که کارآمد نباشد، آفتی است که می تواند سیستم تجاری را با شکست مواجه کند. مشاورین کسب و کار با حذف کارمندانی که بازده کافی و مطلوب برای کسب و کار ندارند، می توانند به رشد کسب و کار کمک کنند.
  • مشاورین کسب و کار، در شروع استارت آپ و کسب و کار، می توانند ایده های خلاقانه ای به شما ارائه دهند، که قطعا در مسیر رشد و موفقیت کسب و کار شما مفید خواهد بود.

دریافت مشاوره به معنی روشنایی مسیر پیشرو ست.

  • حضور یک مشاور خوب و کار بلد در کسب و کار شما، می تواند به کارمندان انگیزه بیشتری دهد. زمانی که مشاور در سیستم تجاری خود داشته باشید، حضور او نقطه قوت و اتکاء، برای کارمندان خواهد بود؛ چرا که آن ها این دلگرمی را دارند که هر زمان با مشکل یا چالشی درگیر شدند، بتوانند از مشاوران کمک دریافت نمایند.
  • وجود مکان مناسب برای برپایی کسب و کار از مواردی است که نمی توان اهمیت آن را نادیده گرفت. یکی از موارد مهمی که مشاوران کسب و کار می توانند به استارت آپ ها کمک کنند، ارائه مشاوره در حیطه مکان و فضای محیط کاری است. زمانی که قصد راه اندازی و برپایی یک دفتر کاری را دارید، بهتر است از یکی مشاور کسب و کار کمک بگیرید، تا او بتواند شغل شما را با موقعیت جغرافیایی و مکان آن، تطبیق دهد.
  • دریافت مشاوره کسب و کار به شما کمک خواهد کرد که از طرق قانونی و درست به هدف خود برسید و به طور سهوی دچار اشتباهاتی نشوید که برایتان منع قانونی داشته باشد.
  • مشاورین کسب و کار، شما را با سیستم پرداخت مالیات و عوارض دولتی آشنا خواهند کرد و به شما راهنمایی های لازم را در این زمینه ارائه خواهند داد.
  • مشاورین کسب و کار در استخدام نیروی متعهد و کار بلد می توانند شما را راهنمایی کرده و در این زمینه به شما مشاوره دهند.
  • یکی از موارد مهمی که در استخدام نیروی کار در کسب و کار خود باید مد نظر قرار دهید، بستن قرارداد درست و دقیق با کارمندان است. وجود یک مشاور کسب و کار می تواند در زمان تنظیم و عقد قرارداد به شما کمک های اصولی و مهم ارائه دهند تا کسب و کارتان در آینده، کمتر با چالش مواجه شود.

هر کسب و کاری در مسیر رشد خود با چالش های بسیاری مواجه خواهد شد.

در انتها قابل ذکر است که آکادمی مهراز در این محتوا سعی کرده است شما را به لزوم داشتن مشاوره یا تیم مشاوره در کسب و کارتان، آشنا سازد. پیشنهاد ما به شما این است که به جای استخدام کارمندان بیشتر و تمام وقت، حتما یک مشاور کسب و کار یا اقتصادی در شرکت خود استخدام کنید.

شاید تصور کنید که هزینه استخدام یک مشاور کسب و کار، ممکن بیشتر از کارمندان معمولی باشد، اما این نکته را در نظر بگیرید که این افراد به دلیل مهارت و تجربه ای که دارند، کمک زیادی به سودآوری و موفقیت کسب و کار شما خواهند کرد.

دلیل بعدی این است که مشکلات موجود در کسب و کار، فقط توسط کارشناسان و افراد خبره در این حوزه، قابل شناسایی است. بنابراین برای جلوگیری از بروز مشکلات لزوم استخدام یک مشاور کسب و کار ضروری است.

دریافت مشاوره و کسب اطلاعات از افراد متخصص، می تواند از بروز مشکلات احتمالی جلوگیری کرده و به شما کمک کند که از خطراتی که تهدیدی برای موفقیت شماست، پیشگیری کنید.

مشاوره به معنی دریافت کمک حرفه ای از افراد متخصص است.

باشگاه مشاوره کسب و کار د رهمدان

آموزش اقتصاد رفتاری در همدان

طراحی سایت در همدان

سایت اصلی : آکادمی مهراز

بازدید : 222
دوشنبه 1 دی 1399 زمان : 20:23

تفکر سیستمی چه مزایا و معایبی دارد؟

تفکر سیستمی نوعی روش برای برطرف کردن مشکلات یک کسب و کار است. در این روش بجای تمرکز بر روی هر فرد، تمرکز بر روی کل مجموعه گذاشته می شود. از مزایای تفکر سیستمی این است که شما می توانید مشکلاتی که به دلیل نحوه کنار هم قرار گرفتن و چیدمان بخش های مختلف کسب و کار شما به وجود آمده است را ببینید. از معیایب آن نیز می توان به این اشاره کرد که رسیدن به تفکر سیستمی به خصوص در یک کسب و کار بزرگ آسان نیست.

چندی پیش به طور مفصل درباره اینکه تفکر سیستمی چیست مقاله ای منتشر کردیم. در این مقاله نیز قصد داریم تا به طور کلی به معایب و مزایای تفکر سیستمی بپردازیم.

عملکرد تفکر سیستمی چگونه است؟

قاعده اصلی تفکر سیستمی این است که همه چیز بهم مرتبط است. هنگامی که سعی می کنید عملکرد شرکت و کسب و کار خود را افزایش دهید، راه ساده ای که وجود دارد این است که بر روی هر یک از کارکنان و یا بخش های مختلف به صورت جداگانه و تک به تک تمرکز کنید.

با این حال، کسب و کار شما چیزی بیشتر از خلاصه ای از بخش های مختلف آن است. در کنار یکدیگر، این بخش ها به روش های جدید و پیچیده ای عمل می کنند.

یک خودرو می تواند مثال خوبی از نحوه عملکرد تفکر سیستمی باشد. یک خودرو دارای صد ها قطعه، شامل چرخ ها، فرمان و دنده ها می باشد، اما تنها در صورتی یک ماشین به خوبی کار می کند که تمام قطعات آن با یکدیگر همکاری داشته باشند.

اگر تمامی قطعات در شرایط مطلوبی قرار داشته باشند، اما به خوبی با یکدیگر همکاری نکنند، خودروی شما کار نخواهد کرد.

جمله ی معروفی در خصوص هماهنگی و سیستماتیک بودن وجود دارد که از بوداییان (چهارمین مذهب بزرگ دنیا) و پیروان آنها نقل می شود که می گوید:

تمامی چیز هایی که به وجود می آیند و از بین می روند به دلیل هماهنگی میان علت و معلول هاست. هیچ چیز نمی تواند کاملا به تنهایی وجود داشته باشد؛ بلکه همه چیز با دیگری در ارتباط است.

مزایای تفکر سیستمی

بهترین راه برای پی بردن به مزایای تفکر سیستمی و سهم آن در بهبود عملکرد یک کسب و کار استفاده از مثال است. فرض کنید شما یک سیاست بازاریابی بسیار جسورانه را برای کمپانی خود بکار گرفته اید و به صورت موفقیت آمیزی درحال افزایش مشتریان خود می باشید. بخشی از این سیاست شامل وعده ی شما برای ارائه خدمات سریع و با کیفیت به مشتریان است، اما مشتریان میگویند که شما آن را عملی نمی کنید.

اگر مدیریت سازمان یا شرکت از یک روش جزئیات محور استفاده کند، در می یابد که قطعا مشکل از بخش خدمات مشتریان است و سعی می کند آن را برطرف کند. اما اگر از تفکر سیستمی استفاده کند، یک دید و تصویر کلی به دست می آورد و می فهمد که مشکل شرکت، هم مرتبط به بخش مشتریان و هم بخش بازاریابی است.

بخش بازاریابی وعده و قول هایی بیش از توان بخش مشتریان می دهد، و بخش مشتریان نیز راهی برای بهبود وضعیت پیدا نمی کند.

از اصلی ترین مزایای تفکر سیستمی این که به تمامی جوانب نگاه می کند. به عنوان مثال، اگر شما درحال بررسی و تصمیم گیری برای اینکه به کارکنان خود اجازه دورکاری بدهید یا خیر باشید، تفکر سیستمی در اینجا بر روی تاثیرات مختلفی که اینکار روی شرکت شما می گذارد تمرکز می کند:

  • افزایش روحیه کارکنان، که می تواند باعث افزایش وفاداری آنها به شما شود.
  • افزایش کارآمدی به دلیل کاهش زمان رفت و آمد.
  • کاهش هزینه ها در صورتی که شما فضای کافی برای تمام کارکنان نداشته باشید.
  • نظارت کمتر بر روی کارکنان.
  • امکان به وجود آمدن خطرات امنیتی.

بررسی بازخورد ها و الگو ها

یکی دیگر از مزایای تفکر سیستمی این است که شما می توانید الگو ها و فیدبک های مربوط به همکاری کارنان، تیم های پروژه ای و بخش های مختلف را بهتر رصد کنید. یک الگو یا حلقه بازخوردی زمانی به وجود می آید که بخش های مختلف شرکت شما رفتار های مثبت یا منفی یکدیگر را تقویت کنند.

برای مثال، تصور کنید که مدیر یک پروژه از یکی از اعضا بخواهد که وقت بیشتری را در اختیار آنها باشد، که این امر باعث اختلال در کار معمولی و عادی او می شود. همچنین مسئول یا سوپروایزر کلی آن فرد نیز از او انتظار کار بیشتری داشته باشد که همین امر باعث ضعف عملکرد تیم پروژه می شود. از اینجا درگیری و هرج و مرج شروع می شود.

در اینجا مشکل تنها سوپروایزر و یا مدیر پروژه نیست، بلکه مشکل در خصوص نحوه همکاری و تعامل آنهاست. در اینجا تفکر سیستمی می تواند به شما یک تصویر کلی درباره مشکل ارائه کند، که اولین قدم برای برطرف کردن آن است.

چالش هایی که در خصوص تفکر سیستمی وجود دارد

همانند دیگر روش ها و ایده های مدیریتی، تفکر سیستمی نیز یک معجزه برای برطرف کردن مشکلات کسب و کار ما نیست. پیش از بکار گرفتن، باید تمامی معیاب و مزایا تفکر سیستمی را مد نظر داشته باشیم.

از بزرگترین مزایای تفکر سیستمی می توان به این اشاره کرد که این روش برای پیدا کردن مشکلات یک شرکت یا کسب و کار بسیار عالی عمل می کند. و بزرگترین عیبی که این روش دارد این است که بکار گیری آن به طرز موفقیت آمیز کار سختی است.

در یک استارتاپ کوچک، شاید به کار گیری این روش کار آسانی باشد چرا که کل افراد مجموعه یک تیم کوچک را تشکیل می دهند. اما وقتی که یک شرکت رشد می کند، شرایط پیچیده تر می شود و داشتن یک دید سیستمی نسبت به همه چیز کار سخت تری خواهد بود چون در این شرایط بخش های مختلف، شعبات و پروژه ها تا حدی به صورت مستقل کار می کنند که باعث می شود به دست آوردن تمامی اطلاعات کار سختی باشد.

یکی دیگر از معایب تفکر سیستمی این است که این روش به تنهایی ابزار خوبی برای برطرف کردن بحران های شدید نیست.

برای مثال، اگر شخصی از یک حمله قلبی رنج ببرد، اگر چه تفکر سیستمی می تواند برای تغییر سبک زندگی، رژیم غذایی و داروها مفید باشد، اما تنها زمانی مفید است که این بحران برطرف شود. به همین ترتیب، تفکر سیستمی به تنهایی بهترین ابزار ممکن برای زمانی که کسب و کار شما در شرایط اورژانسی و بحرانی شدید است، مفید نخواهد بود.


آموزش تفکر سیستمی در همدان
طراحی سایت در همدان


سایت اصلی : آکادمی مهراز

بازدید : 113
يکشنبه 30 آذر 1399 زمان : 18:25

تفکر سیستمی روشی کاملاً متفاوت برای مدیریت سازمان شماست. یک سازمان معمولی از روش‌های مختلفی برای بازاریابی محصول، خرید کالا، مدیریت روابط با مشتری و موارد دیگر استفاده می‌کند. با یادگیری نحوه مدیریت این روش‌ها، می ‌توانید شرکت خود را به طور موثرتری اداره کنید.

این نوع مدیریت نه تنها توسط مدیران مشاغل و کارآفرینان بی‌شماری استفاده می‌شود، بلکه در زمینه‌هایی مانند سایبرنتیک، زیست‌شناسی و سایر موارد نیز بی‌سر و صدا در حال افزایش بهره‌وری است. محققان هنگامی که می‌فهمند تکنیک‌های مدیریتی چگونه کار می‌کنند و چگونه می‌توانند در آنها فعال‌تر عمل کنند، دیدگاه سیستمی مورد نیاز خود را طراحی کرده‌اند. اگر بتوانید پیش‌بینی کنید که چه اتفاقی خواهد افتاد، می‌توانید نتیجه مورد نظر خود را شکل دهید و سیستم را کنترل کنید.

تجربه دهه‌های اخیر نشان داده، این شکل از تفکر اهمیت بیشتری پیدا خواهد کرد. در یک محیط جهانی، مدیران باید در درک و استفاده از اصولی که پشت این سبک تفکر نوآورانه است، مهارت داشته باشند.

تفکر سیستمی چیست؟

مفهوم تفکر سیستمی روشی منحصر به فرد برای نزدیک شدن به رفتار روشمند یا سیستمی است. در اصل، این روشی متفاوت برای دیدن و صحبت در مورد واقعیتی است که هر روز در آن زندگی می کنیم. با درک و تفکر از این طریق، شما همچنین می‌توانید مجموعه‌ای متفاوت از ابزارها را برای نزدیک شدن به هر مشکل ایجاد کنید.

در نهایت، هدف درک رفتار یک فرایندِ کلیدی است. این به نوبه خود به شما امکان می‌دهد نحوه مدیریت فرایندهای سیستمی را بفهمید.

سیستم چیست؟

در یک سطح اساسی، سیستم مجموعه‌ای از قطعات بهم وابسته یا وابسته به یکدیگر است که یک کل واحد را تشکیل می دهد. این قسمت‌های متقابل باید تعامل داشته باشند، درغیر اینصورت بخشی از یک سیستم نخواهند بود.

به عنوان مثال، مجموعه‌ای از بالش‌های روی تخت شما یک سیستم نیست زیرا آنها با هم تعامل ندارند. اما در مورد انبوهی از تراشه‌های چوب در حال تجزیه چطور؟ به دلیل نحوه رشد قارچ‌ها و کپک‌ها بر روی تراشه‌های چوب و تغذیه حشرات موجود در منطقه، این انبوه تراشه‌ها نمونه بسیار خوبی از یک سیستم در طبیعت خواهد بود.

تفکر سیستمی یک رویکرد جامع به چگونگی ارتباط بین بخش‌های مختلف یک روش دارد. در تحلیل سنتی، مردم فقط به عناصر جداگانه در یک سیستم نگاه می‌کردند. با تفکر در سیستم‌ها، می‌توانید فرآیندهای متعادل کننده و تقویت کننده‌ای را که باعث بهبود رفتار سیستم می‌شوند، درک کنید.

فرآیندهای تقویت کننده و متعادل کننده

فرآیند تقویت کننده رفتاری است که اگر توسط فرآیند متعادل کننده کنترل نشود، می‌تواند منجر به فروپاشی سیستم شود. به دیگر سخن، هر دو نوع فرآیند برای حفظ تعادل سیستم امری ضروری هستند.

با این نوع تفکر توجه به بازخوردی که از انتخاب خود می‌گیرید مهم است. به طور مثال گاهی در سیستم‌های مدیریتی، ممکن است بخواهید کارمندان یک پروژه را از عمل باز دارید تا برنامه کُند پیش برود. در حقیقت، ممکن است اضافه کردن کارمندان جدید باعث کند شدن پروژه‌های قبلی شود زیرا شما مجبور به آموزش اعضای تیم ورودی هستید. اما سازمان شما در وضعیتی قرار دارد که افزودن نیزوی کار جدید به آن ضروری است یا خیر؟

اگر پاسخ شما خیر باشد، می‌دانید که در حال حاضر افزودن اعضای جدید تیم کار درستی نیست. به جای هدر دادن منابع، به دنبال یک روش جایگزین باشید. ممکن است سعی کنید چند مرحله از مراحل کار را کنار بگذارید، ساعت‌های بیشتری را برنامه‌ریزی کنید یا تکنیک دیگری را برای انجام به موقع کار انجام دهید. تمام این‌ها به تصمیم‌گیری‌های شما و قبول عواقب آنها بستگی دارد.

با تفکر سیستمی، می‌توانید از نمودارها، دیاگرام‌ها و شبیه سازی‌های رایانه‌ای برای نشان دادن و مدل‌سازی رفتار سیستم‌ها با توجه به استراتژی‌ها سازمان خود، استفاده کنید. سپس، این اطلاعات به شما فرصت می‌دهند تا اتفاقات رخ داده را پیش‌بینی کنید. کل بنیان این سبک تفکر از سال ۱۹۵۶ با پروفسور جی فارستر در انستیتوی فناوری ماساچوست آغاز شد.

دو نمونه نمودار اصلی

در حالی که ابزارهای زیادی برای مشاهده یک سیستم وجود دارد، نمودار رفتار با گذشت زمان (BOT) و نمودار حلقه‌ای (CLD) دو مورد از رایج‌ترین آنها هستند. CLD روابط بین عناصر مختلف در سیستم را نشان می‌دهد و نمودار BOT اعمال یک یا چند متغیر را در مدت زمان مشخصی نشان می‌دهد. به دو نمونه از این نمودارها توجه کنید.

برای مدیران، یک مدل شبیه‌سازی پیشرفته (a behavior over time) و یک شبیه‌ساز یادگیری مدیریتی (a causal loop diagram) بسیار مفید هستند. مدل شبیه‌سازی پیشرفته به شما امکان می‌دهد تا تعامل عناصر مختلف را در طول زمان مشاهده کنید. سپس، شبیه‌ساز یادگیری مدیریت به شما کمک می‌کند تا چگونگی تأثیر تصمیمات مختلف مدیریت بر سیستم را شبیه‌سازی کنید.

رویکرد سیستمی به مدیریت

هنگامی که از تفکر سیستمی در مدیریت و عملیات استفاده می‌کنید، به طور قطع به یقین تصمیمات شغلی مناسبی خواهید گرفت. در واقع، شما هر تصمیم کسب و کاری را که با توجه به پیامدهای سیستماتیک ممکن است داشته باشید، تجزیه و تحلیل می‌کنید. اگر می‌خواهید یک ابزار تولید جدید بخرید، این نوع تفکر باعث می‌شود که هزینه آموزش کارکنان، زیرساخت‌ها و تأخیر شغلی مورد نیاز را تجزیه و تحلیل کنید.

در نهایت، هدف از تفکر در سیستم‌ها کمک به شما در جلوگیری از اتلاف وقت، هزینه و سایر منابع است. یک رویکرد سیستمی برای مدیریت، سازمان را مجموعه‌ای از قطعات بهم پیوسته و پویا می‌داند. هر یک از این قسمت‌ها یک بخش و یک زیر سیستم در سازمان شما هستند.

در داخل این بخش‌ها، حتی زیر سیستم‌های بیشتری نیز وجود دارد. برای رسیدن سازمان بزرگتر به اهداف خود، همه این زیر سیستم‌ها باید تعاملات موثر و مستمری داشته باشند. این قطعات و زیرمجموعه‌های وابسته به یکدیگر هستند که با هم کار می‌کنند و عملکرد کل سازمان را به درستی انجام می‌دهند.

رویکرد سیستمی شامل ادغام اهداف از بخش‌های مختلف سازمان در کل سازمان است. این امر باعث حفظ تعادل در کلیت سیستم می‌شود. بدیهی است که اگر سیستم قصد رشد دارد، باید اهداف خود را به صورت مدیریت شده در نظر بگیرد.

این نوع تفکر همچنین تأثیر فعالیت‌های فعلی و آینده را بررسی می‌کند. سازمان‌ها باید در پاسخ به عوامل داخلی و خارجی تغییر کنند. در حالت ایده آل، سازمان همچنین با ایجاد یک فضای رقابتی می‌تواند در بازار کار نیز حرف اول را بزند.

در یک محیط کسب و کار، سیستم معمولاً شامل زمینه‌های مختلف تحصیلی مانند روانشناسی، بازاریابی، حسابداری، اقتصاد و سیستم‌های اطلاعاتی است. با استفاده موثر از همه این زمینه‌های تحصیلی، کسب و کار می‌تواند تعاملات بین بخش‌های مختلف را بهبود بخشد. از طریق چشم‌انداز سیستم، سازمان می‌تواند سیاست‌های مختص خود را تنظیم کند، در یک محیط اجتماعی فعالیت کند و اهداف کسب و کار را با موفقیت ارتقا دهد.

مزایا و معایب تفکر سیستمی

در حالی که مزایای بسیاری در دیدگاه سیستمی در کسب و کار وجود دارد، اما برخی از اشکالات نیز در میان هست. منتقدان معتقدند این تنها یک رویکرد نظری است و تعریف دقیق رابطه بین اجزاء و مولفه‌های مختلف در یک سازمان واقعی دشوار است.

یکی از بزرگترین ایرادات، خاص بودن رویکرد سیستمی است. وجود یک سیستم دقیق یکسان در سازمان‌ها و بخش‌های مختلف غیرممکن است. به همین دلیل، رویکرد سیستم‌ها مفهوم یکنواختی را ارائه نمی‌دهد که بتواند برای انواع سازمان‌ها کارساز باشد.

با این حال، استفاده از رویکرد سیستمی تعدادی مزیت دارد. با استفاده از این روش، می‌توانید محل کار خود را کارآمدتر کرده و یک نگاه جامع به وضعیت کاری خود داشته باشید. بعلاوه، این روش حتی می‌تواند با ساده‌سازی نیازهای کارمندی و فعالیت‌های کسب و کاری شما، در طولانی مدت در هزینه شرکت شما صرفه جویی کند.



طراحی سایت در همدان
آموزش تفکر سیتمی



سایت اصلی : آکادمی مهراز

بازدید : 134
شنبه 29 آذر 1399 زمان : 20:02

کتاب اقتصاد رفتاری

  • نویسنده : موریس آلتمن
  • مترجم : محسن رنانی ، مرضیه احمدی ، میرهادی حسینی‌کندلجی

نقد و بررسی کتاب اقتصاد رفتاری

رﺷﺘﻪ‌ی اﻗﺘﺼﺎد رﻓﺘﺎری علمی ست که به ما کمک می‌کند تا در تصمیم‌گیری‌های مالی خود بهتر عمل کنیم. به بیان ساده اقتصاد رفتاری، روانشناسی اقتصادی است که ﺑﺴﯿﺎری از ﻋﻮاﻣﻞ ﺟﺰﺋﯽ و ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﻧﻪ ﭼﻨﺪان ﺟﺰﺋﯽ را ﮐﻪ ﺑﻪ انتخاب‌های ﻣﺎﻟﯽ و ﺧﺮﯾﺪ ﮐﻤﮏ می‌کنند، ﺑﺮرﺳﯽ می‌کند. کتاب اقتصاد رفتاری به خواننده کمک می‌کند تا با تصمیم‌گیری‌های درست در بازار مالی، سبک زندگی خود را بهبود ببخشد.

درباره کتاب اقتصاد رفتاری

کتاب اقتصاد رفتاری نوشته‌ی موریس آلتمن است که در سال 2012 در مجموعه کتاب‌های دامیز منتشر شد. این کتاب به تاثیر جنبه‌های روان‌شناختی بر اقتصاد و امور مالی می‌پردازد. نویسنده در این کتاب به زبانی ساده و قابل فهم توضیح می‌دهد که عوامل روان‌شناختی و اجتماعی چطور می‌توانند بر تصمیم‌گیری‌های روزانه و انتخاب‌های مالی تاثیر بگذارند. به عنوان مثال عواملی مثل الگوهای غریزی، فشارهای اجتماعی و قالب‌بندی‌های ذهنی از موارد مورد بحث در این کتاب هستند.

ﮐﺘﺎب اﻗﺘﺼﺎد رﻓﺘﺎری به شکلی نوین، مختصر و کاربردی گستره‌ی وسیعی از مسائل اقتصادی را به خواننده ارائه می‌کند و مخاطب ضمن آشنایی با نظریه‌های اقتصاد رفتاری، تفاوت آن با اقتصاد متعارف را نیز خواهد شناخت. در این کتاب مباحثی از جمله چرخه‌ی کسب و کار، حباب دارایی‌ها، پس‌انداز، سرمایه، رفتار اخلاقی، انصاف، نحوه‌ی شکل‌گیری انتخاب‌ها، پیامدهای اقتصادی، حسابگری پرهیزکارانه در تصمیم‌گیری، اطمینان، پول‌دوستی، مقام و ... بیان می‌شود. همچنین ﺑﺮ اﺳﺎس مثال‌های روان‌شناسی و جامعه‌شناسی ﻣﺒﺘﻨﯽ ﺑﺮ دﻧﯿﺎی واﻗﻌﯽ، نویسنده ﺑﯿﻨﺸﯽ را به مخاطب خود اراﺋﻪ می‌دهد ﮐﻪ در نهایت به او کمک می‌کند تا به عنوان یک سرمایه‌گذار از ارﺗﮑﺎب اﺷﺘﺒﺎﻫﺎت ﺗﮑﺎﻧﺸﯽ پیشگیری کند. همچنین شرکت‌ها از این بینش در درک سازوکارهای ﻧﻬﻔﺘﻪ بهره‌مند می‌شوند و افراد در انتخاب‌های ﻓﺮدی خود و دولت‌ها و شرکت‌های ﻏﯿﺮاﻧﺘﻔﺎﻋﯽ در ﺗﺼﻤﯿمات ﻋﻤﻮﻣﯽ می‌توانند عملکرد درخشان و فوق‌العاده‌ای داشته باشند.

ﮐﺘﺎب اﻗﺘﺼﺎد رﻓﺘﺎری را محسن رنانی به همراه همکاران خود ترجمه کرده‌ است و انتشارات آوند دانش این کتاب را در سال 1397 منتشر کرده است. خرید و دانلود این کتاب از سایت و اپلیکیشن فیدیبو امکان‌پذیر است.

کتاب اقتصاد رفتاری مناسب چه کسانی است؟

کتاب اقتصاد رفتاری راهنما و منبعی مطمئن و قابل‌اعتماد برای افرادی است که می‌خواهند به درک درستی از چگونه رفتار کردن در جهان واقعی برسند. همچنین اگر شما جزو افرادی هستید که به اقتصاد و وقایع اقتصادی علاقه دارید و می‌خواهید درباره‌ی کارکرد اقتصاد و مسائل اقتصادی بیشتر بدانید، این کتاب برای شما مناسب است.

فارغ‌التحصیلان رشته‌ی اقتصاد، دانش جویان این رشته و افرادی که می‌خواهند در آینده در دانشگاه اقتصاد را به عنوان حوزه‌ی تخصصی خود انتخاب کنند می‌توانند با تورق این کتاب آگاهی و اطلاعات بیشتری کسب کنند.

همچنین تاجران، سرمایه‌گذاران، کارآفرینان و متصدیان سیاست عمومی می‌توانند برای اتخاذ تصمیمات هوشمندانه و استفاده از ابزارهای اقتصادی از این کتاب کمک بگیرند.

مروری بر فصل‌های کتاب اقتصاد رفتاری


بخش ۱: معرفی اقتصاد رفتاری: علم انتخاب‌های دنیای واقعی

فصل 1: اقتصاد رفتاری

فصل ۲: تحقق فرضیات

فصل 3: اقتصاد عصب‌شناختی: کاوش مغز برای تحلیل اقتصادی

فصل ۴: چرا انگیزه‌ها و بازارها مهم‌اند، اما پول همه‌چیز نیست

بخش ۲: درک انتخاب

فصل ۵: بررسی محدودیت‌های انتخاب آزاد

فصل ۶: شیوه‌های اکتشافی ساده و سریع و تصمیم‌گیری در دنیای واقعی

فصل ۷: تأثير چارچوب‌بندی انتخاب‌ها بر تصمیم‌گیری

فصل ۸: تأثیر هنجارها، همتایان، گذشته و فرهنگ بر انتخاب

فصل ۹: چرایی اهمیت کودکان، جنسیت و سن در تحلیل‌های اقتصادی

بخش ۳: رشد کیک اقتصادی: اهمیت اقتصادی اخلاق، بهروزی و فرهنگ

فصل 10: چرا افراد باهوش مالیات می‌پردازند، بازیافت می‌کنند و حتی قانون‌شکنی می‌کنند

فصل ۱۱: عرضه‌ی نیروی کار در دنیای واقعی

فصل ۱۲: جعبه سیاه بنگاه: روابط انسانی و بهره‌وری

فصل 13: اقتصاد خوب: رابطه‌ی رفتار اخلاقی و رشد اقتصادی

فصل ۱۴: اهمیت نهادها

بخش ۴: وقتی حباب‌ها، رکودها و ناکارایی‌ها ممکن می‌شوند: بینش‌های رفتاری در دنیای واقعی اقتصاد

فصل ۱۵: مقدمه‌ای بر مالیه‌ی رفتاری

فصل ۱۶: کسادی‌ها و رکودها

فصل 17: هنر و دانش شاد بودن: آیا می‌توان بدون پول بیشتر همچنان شاد بود؟

بخش ۵: بخش ده‌تایی‌ها

فصل ۱۸: ده کاربرد کلیدی اقتصاد رفتاری در سیاست عمومی

فصل 19: ده تجربه در اقتصاد رفتاری

فصل ۲۰: ده درس تصمیم‌گیری در اقتصاد رفتاری

درباره موریس آلتمن نویسنده‌ی کتاب اقتصاد رفتاری

موریس آلتمن، مدرس و پژوهشگر با تجربه در حوزه‌ی اقتصاد رفتاری و اقتصاد نهادی است. او همچنین به عنوان رئیس دانشکده‌ی اقتصاد و مالیه‌ی دانشگاه ویکتوریا در ولینگتون فعالیت دارد و به عنوان پژوهشگر مهمان در دانشگاه‌های مختلف از جمله استنفورد و دانشگاه عبری اورشلیم و استرلینگ در اسکاتلند حضور داشته است.

موریس آلتمن بین سال های ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۶ به عنوان رئیس انجمن توسعه‌ی اقتصاد رفتاری (SABE) فعالیت کرده است. او در مجلات و نشریات مختلف نیز به عنوان عضو هیئت تحریریه، کمک سردبیر و ویراستار مشغول به کار بوده است و در سال ۲۰۰۹ به سمت رئیس انجمن اقتصاد اجتماعی منصوب شد. تاکنون بیش از هشتاد مقاله از او در حوزه‌ی اقتصاد رفتاری، تاریخ اقتصادی، روش‌شناسی و اقتصاد کلان تجربی منتشر شده است. همچنین او چهار کتاب در

زمینه‌ی نظریه‌ی اقتصادی و سیاست عمومی تالیف کرده است و در کارنامه‌ی پربار خود بیش از 150 سخنرانی بین‌المللی در زمینه‌های تخصصی خود دارد. او یکی از محققان و پژوهشگران فعال در حوزه‌ی اقتصاد آزمایشگاهی است. همچنین روی موضوعات تغییرات فنی درون‌زا، پیوندهای بین عدالت اقتصادی (حقوق بشر)، قدرت، رشد و توسعه‌ی اقتصادی و همچنین اهمیت نوع‌دوستی، اخلاق و عمل متقابل در نظریه اقتصادی تحقیق می‌کند.

در بخشی از کتاب اقتصاد رفتاری می‌خوانیم

افراد در شرایطی جدا از جامعه را در سطحی خردتر، جدا از خانواده و دوستان تصمیم نمی‌گیرند. آن‌ها طوری رفتار نمی‌کنند که انگار در اتاقی کاملا مهر و موم شده هستند افراد خواه ناخواه تحت تأثیر اندیشه و طرز رفتار دوستان، خانواده و همچنین افراد خارج از این گروه هستند. آن‌ها تحت تأثیر هنجارهای اجتماعی، فرهنگ و مذهب قرار می‌گیرند. تصمیمات افراد همچنین می‌تواند تا حد قابل توجهی متأثر از کسانی باشد که با آن‌ها همسان‌اند؛ سطح شادی افراد متأثر از میل آن‌ها به همساز بودن است. از طرفي تصميمات فعلی افراد اغلب، تحت تأثیر تصمیماتشان در گذشته است؛ متأثر از دوستان با دشمنانی که قبلا داشته‌اند، سیگار با مواد مخدری که قبلا مصرف می‌کرده‌اند با عشق و علاقه‌شان به یادگیری یا ورزش.

این واقعیت که افراد تحت تأثیر جهان اطراف خود هستند بدان معنا نیست که انگیزه‌های اقتصادی هیچ پیامدی ندارد. همچنین به این معنا نیست که پس‌زمینه‌های اجتماعی مانع انتخاب می‌شود، بلکه باید عوامل اقتصادی سنتی در مفهومی گسترده‌تر ارزیابی ش وند. تصمیمات افراد با فراز و فرود متغیرهای غیراقتصادی، توانمند می‌شود. این متغیرهای غیراقتصادی، میزان و نحوه‌ی واکنش افراد به متغیرهای اقتصادی را تحت تأثیر قرار می‌دهند. آن‌ها مدل‌های اقتصادی ما را دقیق‌تر می‌کنند.

در اغلب موارد، نحوه‌ی رشد درآمد نسبت به آنچه قبلا بوده، درست به‌اندازه‌ی رشد درآمد مطلق حائز اهمیت است، اگر نگوییم که مهم‌تر است. گاهی اوقات افراد برای بهبود موقعیت نسبی‌شان حتی مایل‌اند که بخشی از درآمد یا ثروت خود را ببخشند.

همچنین اگر درآمد افراد رشد نکند و در عین حال موقعیت نسبی آن‌ها به علت افزایش درآمد دیگران در خطر باشد، آنگاه بسیاری از افراد ترجیح می‌دهند صرفا برای حفظ جایگاه نسبی‌شان از افزایش درآمد دیگران جلوگیری کنند. ثروتمند بودن در جامعه‌ای فقیر بهتر از ثروتمند بودن در جامعه‌ای است که اکثر مردم آن از سطح رفاه خوبی برخوردارند.

رشد کیک اقتصادی

اندازی کیک اقتصاد متأثر از عوامل غیریونی است عواملی که اقتصاد متعارف اغلب فرض می کند برای اقتصاد مضر هستند، مانند منصف بودن و اخلاقی رفتار کردن برخی از اقتصاددانان رفتاری استدلال می کنند که گاهی اوقات تلاش برای انصاف، به دلایلی عقلانی، موجب عدم انعطاف پذیری در بازار کالا می شود که با توجه به شرایط می تواند پیامدهای خوب یا بدی داشته باشد، حرف آخر اینکه بدون وارد کردن مجموعه ای از متغیرهای غیر پولی به این ترکیب، نمی توانیم به درستی سیستم اقتصادی کلان را مدل سازی کنیم.

مردم اغلب سعی می کنند تا حد امکان در هر زمان با هر جا، رفتار غیر منصفانه را تلافی کنند و به رفتار منصفانه پاداش دهند و این امر می تواند پیامدهای ش گرفی در تعیین بهره وری و نحوهی پایداری س طوح مختلف بهره وری در طول زمان داشته باشد.


آموزش اقتصاد رفتاری همدان
طراحی سایت در همدان


سایت اصلی : آکادمی مهراز

بازدید : 206
جمعه 28 آذر 1399 زمان : 19:49

به آخرین خرید خود فکر کنید. شاید خرید شما یک لپ تاپ بوده باشد. ممکن است تصمیم گرفته باشید با انتخاب یک برند معروف تصمیم‌گیری خود را ساده کنید یا شاید برای سفارش خود از وب سایت سازنده نیز بازدید کرده باشید.

اما روند تصمیم‌گیری در اینجا متوقف نمی‌شود، زیرا شما اکنون باید مدل خود را با انتخاب ویژگی‌های مختلف محصول (سرعت پردازش، ظرفیت هارد دیسک، اندازه صفحه و غیره) شخصی سازی کنید و هنوز مطمئن نیستید که واقعا به کدام ویژگی نیاز دارید.

در این مرحله، بیشتر تولیدکنندگانِ فناوری یک مدل پایه (یا پیش فرض) را با گزینه‌هایی نشان می‌دهند که با توجه به تنظیمات خریدار قابل تغییر است. زمانی که گزینه‌های محصول مناسب را به خریداران ارائه می‌دهید و بر خریدهای نهایی تأثیر می‌گذارید، تعدادی از مفاهیم نظریه‌های اقتصادی رفتاری ( Behavioral Economics) را رعایت کرده‌اید.

اقتصاد رفتاری چیست؟

اقتصاد رفتاری مطالعه روانشناسی مربوط به فرایندهای تصمیم‌گیری اقتصادی مشتریان و سازمان‌هاست. اقتصاد رفتاری اغلب با اقتصاد هنجاری نیز مرتبط است.

در یک دنیای ایده‌آل، مردم همیشه تصمیمات بهینه می‌گیرند تا بیشترین سود و رضایت برای آنها فراهم شود. در اقتصاد، تئوری انتخاب عقلانی بیان می‌دارد که وقتی در شرایط کمبود، گزینه‌های مختلفی به انسان‌ها ارائه می‌شود، آنها گزینه‌ای را انتخاب خواهد کرد که رضایت فردی را به حداکثر برساند.

این نظریه فرض می‌کند که افراد، با توجه به ترجیحات و محدودیت‌های خود، قادر به تصمیم‌گیری منطقی هستند اما با اندازه‌گیری موثر هزینه‌ها و مزایای هر گزینه‌ای که در دسترس آنها باشد. تصمیم نهایی گرفته شده بهترین انتخاب برای فرد خواهد بود.

فرد منطقی دارای کنترل خویشتن است و تحت تأثیر احساسات و عوامل بیرونی قرار نمی‌گیرد و از این رو می‌داند چه چیزی برای خودش بهتر است. با این حال اقتصاد رفتاری توضیح می‌دهد که انسان در بیشتر مواقع منطقی نیست و توانایی تصمیم‌گیری خوب را ندارد.

دو اصل مهم: روانشناسی و اقتصاد

اقتصاد رفتاری از روانشناسی و اقتصاد به طور همزمان استفاده می‌کند تا کشف کند که چرا مردم گاهی اوقات تصمیمات غیرمنطقی می‌گیرند. چرا و چگونه رفتار آنها از پیش بینی مدل‌های اقتصادی پیروی نمی‌کند. تصمیماتی از قبیل هزینه پرداخت یک فنجان قهوه، اخذ تحصیلات تکمیلی، پیگیری سبک زندگی سالم، میزان کمک به بازنشستگان و غیره انواع تصمیماتی است که اکثر مردم در برخی از مراحل زندگی خود می‌گیرند.

اقتصاد رفتاری در تلاش است تا توضیح دهد که چرا فردی تصمیم گرفت به جای انتخاب B به دنبال انتخاب A باشد.

انتخاب منطقی

اشاره کردیم که در یک دنیای ایده آل، پیش فرض‌ها ، قاب‌ها و لنگرهای قیمت هیچ تأثیری در انتخاب‌های مصرف کننده ندارند. تصمیمات ما نتیجه سنجش دقیق هزینه‌ها و منافع و آگاهی از تنظیمات موجود است. ما همیشه تصمیمات بهینه می‌گیریم. و نکته اینجاست که ما در دنیای ایده‌آل زندگی نمی‌کنیم.

در کتاب رویکرد اقتصادی به رفتار انسان (۱۹۷۶)، اقتصاددان گری اس. بِکر به طور مشهور تعدادی از ایده‌ها را که به عنوان ستون‌های تئوری یا به اصطلاح ” انتخاب منطقی” شناخته می‌شوند، بیان کرد. این تئوری فرض می‌کند که انسان ترجیحات پایدار دارد و رفتاری با حداکثر نتایج مطلوب را انجام می‌دهند.

اما…

از آنجا که انسان‌ها موجوداتی احساسی هستند و به راحتی حواسشان پرت می‌شود، تصمیماتی می‌گیرند که به نفع شخصی آنها نیست. به عنوان مثال، طبق نظریه انتخاب منطقی، اگر چارلز بخواهد لاغر شود و به اطلاعات مربوط به تعداد کالری موجود در هر محصول خوراکی آگاه باشد، فقط محصولات غذایی با حداقل کالری را انتخاب خواهد کرد.

اقتصاد رفتاری اظهار می‌دارد که حتی اگر چارلز بخواهد لاغر شود و تصمیمش را برای خوردن غذای سالم ادامه دهد، رفتار نهایی او منوط به تعصب شناختی، احساسات و تأثیرات اجتماعی خواهد بود. اگر یک تبلیغ تلویزیونی یک برند بستنی را با قیمت جذاب تبلیغ ‌کرده و اعلام ‌کند که همه انسان‌ها برای عملکرد موثر به ۲۰۰۰ کالری در روز نیاز دارند، تصویر بستنی، قیمت و آمارِ ظاهرا معتبر آن تبلیغ ممکن است چارلز را به وسوسه انداخته و از مسیر کاهش وزن منحرف کند. این مهم عدم کنترل فرد را نشان می‌دهد.

تصمیمات غیر منطقی: نمونه‌هائی از روانشناسی قیمت

انتخاب‌های بی حد و حصر منطقی، که به دلیل محدودیت‌هایی در فرآیندهای تفکر ما بوجود آمده است (به ویژه مواردی که ما به عنوان مصرف کننده انجام می‌دهیم) در کتاب علمی مشهور دان آریلی با نام ” قابل پیش‌بینی غیر منطقی” به خوبی نشان داده شده‌اند.

بخش خوبی از تحقیقاتی که وی درباره آن بحث می‌کند شامل قیمت و درک ارزش است. او طی یک مطالعه از شرکت کنندگان سوالاتی کرد که آیا آنها محصولی (به عنوان مثال صفحه کلید بی سیم) را با مبلغ دلاری که برابر با دو رقم آخر شماره تأمین اجتماعی آنها در ایالات متحده است، خریداری خواهند کرد. سپس از آنها در مورد حداکثر هزینه‌ای که مایل به پرداخت آن هستند پرسیده شد.

این آزمایش مبحثی به نام لنگر انداختن را نشان می‌دهد، فرایندی که به موجب آن یک مقدار عددی، یک نقطه مرجع غیرآگاهانه را فراهم می‌کند که بر درک ارزش تصمیمات غیرمنطقی افراد تأثیر می‌گذارد.

قیمت صفر

آریلی همچنین مفهوم تأثیر قیمت صفر را نیز معرفی می‌کند، یعنی وقتی کالایی به عنوان “رایگان” تبلیغ می‌شود، مصرف کنندگان آن را ذاتا دارای ارزش بیشتری می‌دانند. شکلات رایگان نسبت به شکلات ۰٫۱۴ دلار یا نسبت به شکلات ۰٫۰۱ دلار در مقایسه با شکلات ۰٫۱۵ دلار از جذابیت بیشتری برخوردار است.

برای یک تصمیم‌گیرنده‌ی اقتصادی، اختلاف قیمت ۱۴ سنت باید همیشه همان تغییر انگیزه را برای انتخاب محصول ایجاد کند. آگاهیم که قیمت گذاری محصول اغلب به عنوان شاخص کیفیت در نظر گرفته می‌شود.

برنامه‌ای کاربردی

یکی از کاربردهای اقتصاد رفتاری، استفاده از قوانین میانبر یا ذهنی برای تصمیم‌گیری سریع است. تئوری بازی رفتاری، می‌تواند در اقتصاد رفتاری نیز اعمال شود زیرا تئوری بازی آزمایشاتی را انجام می‌دهد و تصمیمات مردم را برای انتخاب غیر منطقی تجزیه و تحلیل می‌کند.


آموزش اقتصاد رفتاری در همدان
طراحی سایت در همدان

سایت اصلی : آکادمی مهراز

تعداد صفحات : 0

درباره ما
موضوعات
آمار سایت
  • کل مطالب : 94
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 16
  • بازدید کننده امروز : 1
  • باردید دیروز : 7
  • بازدید کننده دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 25
  • بازدید ماه : 232
  • بازدید سال : 1206
  • بازدید کلی : 19619
  • <
    پیوندهای روزانه
    آرشیو
    اطلاعات کاربری
    نام کاربری :
    رمز عبور :
  • فراموشی رمز عبور؟
  • خبر نامه


    معرفی وبلاگ به یک دوست


    ایمیل شما :

    ایمیل دوست شما :



    لینک های ویژه