loading...

آکادمی مهراز

بازدید : 262
يکشنبه 17 اسفند 1399 زمان : 19:48

چرا استفاده از خدمات يك بیزینس كوچ و يادگيرى مهارت‌های كوچينگ براى يك مدير الزامى است؟

چالشى جديد در كار ایجادشده بود. مدير ارشد از من خواست كه به‌عنوان مدير اين بخش راه‌حلی پیدا کنم که رشد کسب‌وکار را به‌دنبال داشته باشد!
من هم داشتم سعى می‌کردم فكر كنم، هر بار که نزديك به جمع‌آوری افكارم می‌شدم يك نفر سؤالى جدید می‌پرسید!
جواب می‌دادم و دوباره با بازی با خودكار تو دستم سعى می‌کردم فكر كنم، دوباره فرد دیگِ و سؤالی دیگِ، می‌گفتم بگزاريد تمركز كنم این‌طوری نمی‌تونم فكر كنم.]

آموزش کسب و کار در همدان
دوباره خودكار رو می‌چرخاندم و چشمانم رو فشار می‌دادم تا بتونم درست فكرم رو متمركز کنم، همین موقع بود که حس كردم، بله سكوت، این همان چیزیِ است که نیاز دارم والان دیگر مي‌توانم فكر كنم و با صداى گريه پسرم از خواب بيدار شدم …
درست شنيديد از خواب بيدار شدم. احتمال می‌دهم الآن به این داستان مي‌خنديد و شاید در نگاه اول خنده‌دار هم هست. در كنارش از شما دعوت می‌کنم از زاویه جدیدی به این روایت نگاه کنید.

به من وقت بده تا فكر كنم!

چند بار در کسب‌وکارتان این چالش پیش‌آمده كه نه در بيدارى و نه در خواب، مجال فكر كردن نداريد چون هرلحظه یک چالش جديد پیش می‌آید و درنهایت فقط شروع می‌کنیم به اقدام، چون نتوانستیم فكر كنيم يا فكر كردن و تمركز كردن سخت شده و حتى نمی‌دانستیم باید به چه موضوعی فكر كنيم؟!
شايد هم ناخودآگاه از فكر كردن فرار كرديم يا به مدير، همكار يا دوستمان مراجعه كرديم و قبل از اينكه اجازه و كمك به فكر كردن بگيريم، توده‌اى از افكار و راه‌حل‌های شخصى تجویزشده كه با اکراه قبول كرديم يا گفتيم كه قبول داريم ولى هیچ‌وقت اجرا نكرديم.
زندگى پر از این‌چنین لحظاتی است، هر چه مسئوليت ما در سازمان بالاتر باشد لحظاتى كه دائماً در جلسه هستيم و در حال پاسخ دادن به سؤالات بيشتر است و زمان برای تمركز و تفكر محدودتر.

مشاوره کسب و کار در همدان

چه‌کار می‌کنیم كه به خودمان فرصت فكر كردن و يا تأمل كردن بديم؟! چطور سریع‌تر فكر كنيم؟!

فكر مثل فرزند ماست، وقتى براى خودمان هست ما بيشتر عاشقشيم و برایش هر كارى می‌کنیم و اگر زمان براى فكر كردن نداشته باشيم با همان فكرهاى قديم جلو می‌رویم و پذيرش ايده و فكرهاى جديد هم برایمان جذاب نيست. اگر هم جذاب است به دليلى كه برایمان شفاف نیست، انجام نمی‌دهیم.
به اين دليل است كه ما به‌عنوان رهبر، براى رشد کسب‌وکار نياز به ابزارى جديد براى رهبرى مؤثرتر داريم كه بتوانيم فرایند فكر كردن را تسهيل كنيم.

بیزینس کوچینگ و رشد کسب‌وکار

يكى از ابزارهایی رشد کسب‌وکار را به‌دنبال دارد و امروزه در سازمان‌های پیشرو بسيار رواج یافته بيزينس كوچينگ است. به‌جای تعويق انداختن و تكرار شيوه‌اى كه مي‌توانست با تغيير و استفاده از تجربه‌هاى قبل با سرعت و كيفيتى بسيار بيشتر به نتيجه برسد، آموزش اين مهارت براى ما به‌عنوان مدير (و استفاده از آن براى رهبرى مؤثرتر) و همچنين كار با يك بيزينس كوچ براى تسهيل فرایند فكر كردن می‌تواند مفيد باشد.
بيزينس كوچ داراى ابزارهاى متفاوتى براى كمك به شماست ابزارهایی که همسو با رشد کسب‌وکار شما هستن. مثل سؤال پرسيدن. سؤال قدرتمند، گوش دادن فعال، بازخورد بی‌طرفانه و ابزارهاى ديگر كه در فرایند كوچينگ استفاده می‌کند.
در اینجا مثال‌هایی داریم كه نشان می‌دهد يك كوچ يا یک مدير که مسلط به مهارت‌های کوچینگ است (مدیر در نقش كوچ) چگونه می‌تواند كارمند خود را تحریک به فکر کردن نماید؟

كارمند: من واقعاً نمی‌دانم چطورى در اين موقعيت، فروش خودمان رو بالا ببرم
هر كوچ می‌تواند در اين شرايط با توجه به نقاط قوت و روش خاص خودش سؤالى متفاوت مانند این‌ها بپرسد:
مدير در نقش كوچ: من چطور مي‌توانم در اين قضيه كمكت كنم؟!
وقتى می‌گویی نميدانم چجورى، آيا بخش خاصى از پروژه ذهنت را درگير كرده؟
در کدام بخش به كمك من نياز دارى؟!
چند وقت است كه اين قضيه ذهنت را درگير كرده؟!
سؤال‌هایی مانند این، كارمند را وارد يك مكالمه می‌کند و فضايى را براى فكر كردن ايجاد می‌کند كه بتواند جنبه‌هاى متفاوت موضوع را بررسى كند.
نقطه مقابل این رویکرد این است كه مدير بلافاصله بعد از شنيدن جمله اول، وارد صحبت‌هايى مثل این‌ها بشود:

تو می‌دانی كه اين براى ما خيلى مهم هست
بايد هر کاری بكنى
به نظر من برو و اين كار رو انجام بده
به نظر من ما بايد بيشتر تمركز كنيم و بيشتر زمان بزاريم
در اين نوع مكالمات كارمند تنها شنونده ايده ما است و حتى در شرايطى با یک ذهن خاموش، تنها منتظر است كه به او بگوييم كه چه‌کارى را انجام دهد.
شاید هم دلسرد شود و رها كند. درصورتی‌که در حالت اول، نگاه مدير اين‌گونه بوده كه تو مي‌توانى، من نيز در كنارت هستم چه كمكى از من می‌خواهی؟!
اين كمك گاهى تنها يك گوش شنوا براى فكر كردن بلندبلند و جمع‌بندى ذهن به كمك مدير خود هست.
براى اينكه بيشتر در مورد اين ابزار بدانيد تشويقتان می‌کنم با يك كوچ حرفه‌اى کارکنید. (در مورد موضوعى كه شايد مدت‌هاست می‌خواهید در آن تغيير ايجاد كنيد و هنوز به نتيجه نرسيده‌ايد)همچنین به شما به‌عنوان مدير پيشنهاد می‌کنم كه اين ابزار را براى رهبرى مؤثرتر و افزايش عملكرد تيم خود آموزش ببينيد.

سایت اصلی : آکادمی مهراز

بازدید : 200
شنبه 16 اسفند 1399 زمان : 20:51

چرا باید سایت داشته باشم؟

طراحی سایت در همدان
احتمالا برخی افراد این سوالات را از خود می پرسند:

1- چرا باید یک وب سایت داشته باشم یا طراحی کنم؟

2- مزایای داشتن وب سایت چیست؟

3- طراحی یک وب سایت چه کمکی می تواند به من بکند؟

و سوالاتی از این دست که نیاز به پاسخی دقیق و شفاف دارد.

1- اطلاع رسانی:

با به وجود آمدن وب سایت ها، ابزار مفیدی برای اطلاع رسانی در سطح جهانی به وجود آمده اند.
به طوری که خبرگزاری های معروف جهان بعد از انتشار خبر خود در وب سایت های معروف خبری،
می توانند از انتشار آن در تمام جهان، اطمینان داشته باشند؛
آن هم در کسری از زمان که حتی فکر کردن به این موضوع در گذشته محال بود.

2- بازاریابی:

در این امر فقط کافی ست ما وب سایت خود را به موتور های جست و جو از قبیل google.com معرفی کنیم.
همین امر باعث می شود که کاربران با جست و جو در مورد زمینه کاری ما، وب سایت ما را پیدا کنند و با تجارت ما و محصولات ما آشنا شوند.
فقط باید در طراحی سایت به نکات css و سئو وب سایت مان توجه نماییم.
زیرا این کار باعث می شود که موتور های جست و جو وب سایت ما را در مرتبه بالاتری در لیست جست و جوی خود قرار دهند.

3- در دسترس بودن:

این مزیت باعث شده که ما در هر زمان از شبانه روز و هر جایی که به اینترنت دسترسی داریم، اطلاعات خود را بتوانیم در اختیار کاربران قرار دهیم.
اصطلاحا به این مزیت 7 *24 می گویند.

4- تبلیغات:

با وجود تعداد زیاد کاربران وب سایت ها بهترین مکان برای انجام تبلیغات می باشند.
در صورتی که وب سایت ما دارای بازدید کننده زیادی باشد،
مسلما به خاطر این مسئله شرکت های مختلف در این زمینه به شما برای تبلیغات نیز مراجعه خواهند کرد.
خود شما هم می توانید به این روش خود را در جهان گسترده ی اینترنت معرفی و تبلیغ نمایید.

طراحی سایت در همدان :> برای دریافت مشاوره رایگان کلیک کنید

5- درآمد زایی:

مهمترین مزیت وب سایت ها ایجاد درآمد می باشد که به انگیزه مهم امروز در جامعه جهانی که اشتغال و درآمد برای گذران امور زندگی ست، جان تازه ایی داده است.
بسیاری از شرکت های در حال ورشکستگی حتی با راه اندازی وب سایت توانسته اند بقای خود را تضمین نمایند.
زیرا تعدد فروش آنها به این طریق چندین برابر شده است.
همچنین این تعداد مشتری در صورت رضایت از کیفیت محصولات برای شما ابزار تبلیغاتی خواهند شد.
و در طول زمان اندکی محصولات شما در کل یک شهر یا حتی کشور و یا حتی جهان معرفی خواهد شد.

6- عدم محدودیت های زمانی و مکانی:

یک مزیت مهم دیگر طراحی سایت این می باشد که دیگر ارتباط ما با مشتریان و کاربران محدود به خیابان و محله اطراف شرکت ما نمی باشد.
بعد جغرافیا و جبر جغرافیایی محدودت ارتباط با مشتری از بین رفته است، و مشتری با ارتباط با وب سایت ما، به طور مجازی سفری به شرکت ما خواهد داشت، سفری که اما مجازی خواهد بود.

همچنین مشتریان می توانند در هر زمان از شبانه روز که حتی جز ساعت کاری شرکت ما نیست، فعالیت و درخواست خود را انجام دهند.

7- کاهش هزینه

بهترین راه برای رشد کسب‌وکار شما این است که هزینه­ ها را کاهش دهید و تنها به سمت رشد تمرکز کنید.
وب­سایت بهترین روش کاهش هزینه ­های کسب­‌وکار است.
هزینه نگهداری و اجرای یک وب سایت صرفا چند میلیون است.
بازاریابی مناسب وب سایت شما باعث رشد مداوم و بیشتر کسب ­وکار شما می­شود.
اگر وب سایت شما به درستی طراحی شده و توسعه یافته باشد، تبدیل بازدید کننده به مشتری را تضمین می­کند.

8- افزایش اعتبار

امروز وب­سایت اعتبار کسب­‌وکار شما را افزایش می­دهد.
وجود وب­سایت همچنین می­‌تواند آگاهی از نام تجاری یا برندینگ شما را افزایش دهد و یا حتی نقش نام تجاری را برای سایت شما بازی کند.
از این رو، شما باید یک وب­سایت برای کسب­‌وکار خود داشته باشید تا بتوانید درآمد بیشتری کسب کنید.

طراحی سایت در همدان : برای داشتن یک وبسایت این صفحه رو مطالعه کنید.

سایت اصلی : آکادمی مهراز

بازدید : 183
پنجشنبه 14 اسفند 1399 زمان : 19:52

حتی به‌عنوان کسی که روز کاری خود را صرف مطالعه قدرت کوچینگ مؤثر بر تعامل کارکنان می‌کند، هنوز از خواندن نظرسنجی اخیر گالوپ شگفت‌زده‌ام که نشان می‌دهد تنها ۳۲ درصد از کارکنان آمریکایی پایبند به شغل خود هستند. یکی دیگر از مطالعات گالوپ نشان می‌دهد که ۵۱ درصد افراد موردبررسی در جستجوی شغل دیگری هستند.
نیازی به گفتن نیست که این اعداد ناامیدکننده‌اند، به‌خصوص با تمام منابع و تلاش‌هایی که برای استخدام کارکنان در طول یک دهه گذشته بکار رفته‌ است؛ اما خبر خوب هم هست. به‌عنوان یک کوچ‌ حرفه‌ای، با کوچینگ مدیران ‌خط مقدم برای اینکه بتوانند خود را بهتر هدایت کنند، می‌توان به سازمان‌ها کمک کرد تا مشارکت کارکنان را در یک مسیر پایدار و قدرتمند تقویت کنند.

بیزینس کوچینگ

به یک دلیل، اغلب شرکت‌ها میزان تأثیر مدیران‌ خط مقدم بر تعامل کارکنان و عملکرد را دست‌کم می‌گیرند. با توجه به «رویکرد سازمان بدون مدیر کار نمی‌کند»، طی گزارش انتشاریافته در نشریه گالوپ توسط براندون ریگونی و بیلی نلسون، مدیران حداقل ۷۰ درصد انحراف را در نمرات تعامل کارکنان در بخش‌های کسب‌وکار گزارش کرده‌اند. چطور چنین ارقام انباشته‌ای به وجود می‌آید؟ همان مطالعه نشان می‌دهد که تیم‌های مدیریت‌شده توسط مدیرانی که بر روی نقاط قوت تمرکز داشته‌اند، مشارکت ۶۱ درصدی را گزارش کرده‌اند درحالی‌که تیم‌های مدیریتی به رهبری مدیرانی که بر روی نقاط ضعف متمرکزشده‌اند تنها ۴۵ درصد بوده است. این امر منطقی به نظر می‌رسد، اما ضربه سهمگین اینجا است: وقتی مدیران کارکنان خود را نادیده می‌گیرند، تعامل تنها دو درصد کاهش می‌یابد.
یکی از مهم‌ترین، مهارت‌های رهبری برای توسعه مدیران، توانایی کوچینگ مؤثر است – ازجمله اینکه چگونه با کارکنان ارتباط برقرار کنیم و بهترین را از آن‌ها به‌صورت مداوم دریافت کنیم. بر اساس تجربه شخصی، سه استراتژی مدیریت عملکرد کارکنان وجود دارد که در تبدیل مدیران خط مقدم به کوچ‌های درجه‌یک، مؤثر واقع می‌شود.

آموزش کسب و کار در همدان

۱. به آن‌ها بیاموزید که خودآگاه باشند

هر چه بیشتر مدیران احساسات‌، ترس، اشتیاق، نقاط قوت و ضعف خود را دریابند، بهتر می‌توانند با دیگران همدل بوده و هدایتگر و ارائه‌کننده راه‌حل‌ها باشند. توانایی یک رهبر برای شناسایی، درک و مدیریت احساسات خود به روش مثبت می‌تواند تفکر و رفتار آن‌ها را هدایت کند تا تأثیر عمیقی بر کسانی بگذارد که آن‌ها را رهبری می‌کنند. مدیران باید تشویق شوند، قبل از اینکه واکنشی نشان دهند زمان را صرف درک و مفهوم‌سازی اطلاعات و موقعیت‌ها کنند. برخی از مدیران وقایع‌نگاری روزانه را شیوه‌ بسیار خوبی برای شروع تماس با ضمیر درونی خود می‌دانند.

۲. به آن‌ها کمک کنید که کارکنان خود را بشناسند

نیروی کار امروزه به‌طور فزاینده‌ای متنوع است و گروه‌های کاری طیف وسیعی از زمینه‌ها، فرهنگ‌ها و سنین را پوشش می‌دهند. این امر بر این واقعیت تأکید دارد که هیچ رویکرد ثابتی برای کوچینگ وجود ندارد، زیرا هر فرد نیازها و انتظارات متفاوتی درباره توسعه، یادگیری شغلی، پیشرفت شغلی و مدیریت عملکرد دارد – یک مدیر، بنابراین، باید بداند که هر فرد در گروه چه می‌خواهد.
این تنها به معنی گفتگو با کارکنان در بازبینی‌های عملکرد نیست، بلکه ایجاد مدیریت عملکرد به یک عادت مستمر است و ایجاد ارتباط مدیر و کارمند بر اساس ارتباطات باز و بازخورد معنی‌دار که به‌طور مرتب رخ می‌دهد. همچنین به این معنی است که در مورد اهداف و علایق بیرونی کارکنان سؤال شود؛ مدیر حتی ممکن است مهارت‌ها و استعدادهایی را کشف کند که خود کارکنان از آن آگاهی نداشته‌اند.
آگاهی ژرف از کارکنان همچنین به مدیران کمک می‌کند تا نقاط قوت و ضعف فردی کارکنان خود را شناسایی و توسعه دهند و اینکه چطور آن‌ها در وظایف و مسئولیت‌های خاص مشارکت می‌کنند و کدام ابزارها و منابع می‌تواند مفید باشند.

مشاوره کسب و کار در همدان

۳. به آن‌ها کمک کنید کوچینگ را به‌عنوان یک خیابان دوطرفه ببینند

زمانی که مدیران شروع به توسعه مهارت‌های کوچینگ خود می‌کنند، آن‌ها می‌خواهند بدانند چه چیزی کار می‌کند و چه چیزی کار نمی‌کند. هم رهبران جدید و هم باتجربه به‌طور پیوسته نیاز به ارزیابی کردن و ارزیابی شدن مهارت‌های رهبری خود دارند. تشویق رهبران برای انجام فرآیندهای بازخورد ۳۶۰ درجه‌یک راه عالی برای شناسایی نقاط قوت و زمینه‌های قابل بهبود است. هر رهبر باید یک طرح رهبری در حال رشد داشته باشد و بازخورد ۳۶۰ درجه می‌تواند به ساخت این برنامه کمک کند.
رهبری قوی کلید موفقیت است.
رهبری قوی در تمام سطوح یک سازمان، یکی از ارکان کلیدی موفقیت است؛ اما تعداد کمی از مردم با مهارت‌های رهبری بزرگ به دنیا می‌آیند – اغلب، رهبران بزرگ ساخته می‌شوند. در بدو امر ممکن است این موضوع به‌طور دردناکی واضح به نظر برسد.
البته، افراد تمایل دارند که در انجام وظایف شغلی تعامل بیشتری داشته باشند، اگر برای مدیرانی کار کنند که از بهترین شیوه مدیریت عملکرد کارکنان پیروی کنند نه اینکه مدیرانی زورگو، سرزنشگر و انتقادکننده باشند؛ اما همان‌طور که اعداد نشان می‌دهند، مشخص می‌شود که مسئله پیچیده‌تر از این‌ها است.


سازمان‌ها نمی‌توانند بنشینند و امیدوار باشند که افراد به رهبران بزرگ بدل شوند. برای کوچ‌ها مهم است که مدیران را تقویت کنند که ابزار، منابع و توسعه لازم برای موفقیت از طریق منابع داخلی یا بیرونی به آن‌ها داده شود یا حداقل اینکه مدیران خود آن‌ها را مهیا کنند.

سایت اصلی : آکادمی مهراز

بازدید : 90
چهارشنبه 13 اسفند 1399 زمان : 19:49

استفاده از رویکرد کوچینگ برای تصمیم‌گیری مؤثر

افراد هرروز در‌گیر تصمیم‌گیری هستند از امور جزئی گرفته تا بسیار مهم مانند تغییر شغل، راه‌اندازی کسب‌وکار و یا انجام یک خرید بزرگ؛ اما تصمیمات ما چقدر خوب‌اند؟ طبق پژوهش انجام‌شده توسط دن اریلی در مبحث پیش‌بینی‌های غیر عقلایی، ما مستعد انجام انتخاب‌های غیرمنطقی هستیم. به این دلیل که در برخی مواقع بجای پیروی از منطق، غرایز و هیجانات آنی را در آغوش می‌گیریم. ما اغلب نمی‌توانیم تمام واقعیت‌ها را در نظر بگیریم و تحت تأثیر سوگیری‌های خودمان قرار می‌گیریم.

آموزش کسب و کار در همدان

در مقاله انتشاریافته در مجله هاروارد بیزنس، جان بیشیرز و فرانچسکا جینو مراحلی را نشان می‌دهند که مدیران اجرایی می‌توانند برای تشویق انتخاب‌های عاقلانه در سازمان‌های خود برگزینند. برخی از اصول آن‌ها را میتوان‌ در زمان کار با مراجعینی که با تصمیم استراتژیک مواجه هستند، بکار برد. برای کوچ‌ها ضروری است که درک کنند چگونه می‌توانند از رویکرد کوچینگ استفاده کرده و به بهترین نحو، فرآیند تصمیم‌گیری را تسهیل کنند. رویکرد کوچینگ چهار مرحله‌ای زیر یک چارچوب مفید برای تصمیم‌گیری شخصی و تجاری است.

صحنه را تغییر دهید

دور کردن افراد از محیطی که پیوسته در آن قرار داشته‌اند می‌تواند پدیدآورنده یک حس موردنیاز برای فاصله گرفتن از موقعیت فعلی آن‌ها باشد. به‌طور نمونه اگر مراجعی با یک تصمیم تجاری مواجه است، انجام جلسه کوچینگ و پیاده‌سازی رویکرد کوچینگ را خارج از دفتر شرکت مراجع تنظیم کنید. برگزاری جلسه در یک مکان جدید که افراد را متمرکز و آرام می‌کند می‌تواند محرک ایجادکننده یک دیدگاه جدید باشد. تأکید بر اینکه فرآیند کوچینگ مکانی امن برای آزمون ایده‌های جدید است، می‌تواند به افراد در دستیابی به یک طرز فکر جدید و الهام بخشیدن به آن‌ها برای خلاق بودن بیشتر کمک کند.

مشاوره کسب و کار در همدان

آگاهی ایجاد کنید که چگونه تصمیمات گرفته می‌شوند

دنیل کانمن در کتاب تفکر سریع و آهسته توضیح می‌دهد که دو سیستم در مغز ما وجود دارد که بر قضاوت و انتخاب تأثیر می‌گذارد. سیستم ۱ سریع، عاطفی و غریزی است. این احساس درونی ما است که با یک انتخاب مواجه هستیم. سیستم ۲ کند، منطقی و آگاهانه است. این توانایی ما برای بررسی و ارزیابی اطلاعات برای رسیدن به یک نتیجه‌گیری است.
گاهی، شهود و احساسات ما حقایق مهمی را نادیده می‌گیرند و این‌زمانی است که سیستم ۲ نیاز به فعال شدن دارد. با درک این اصول از رویکرد کوچینگ، مردم شروع به تمایز بین پاسخ‌های شهودی و عمدی خود به یک موقعیت می‌کنند. نقش یک کوچ موفق، پشتیبانی از کاربرد سیستم ۲ در فرآیند تصمیم‌گیری با آغاز تحلیل و مشورت ساختاریافته است.

تحلیل سازنده را آغاز کنید

یک روش تعریف- تحلیل- تصمیم‌ می‌تواند برای شروع فرآیند تحلیلی مورداستفاده قرار گیرد.
در مرحله «تعریف», مشکلی که به‌وسیله تصمیم حل خواهد شد را تشریح کرده و معیارها و اهداف موردنظر را مشخص کنید. فهرست افراد درگیر و متأثر از این تصمیم را شناسایی کنید.
در مرحله «تحلیل», اطلاعات را جمع‌آوری و بررسی کنید تا به علت ایجادکننده مشکل برسید و عوامل مرتبط به هم را در نظر بگیرید. نمودارهای علت – و معلول و نقشه‌های دیداری می‌توانند ابزار مفیدی برای این مرحله باشند.
مرحله «تصمیم»‌ دربارهٔ ایجاد جایگزین‌ها و فهرست کردن بهترین گزینه‌ها است. طوفان مغزی و نمودار قرابت می‌تواند کمک کند تا این مرحله به‌سرعت آغاز شود.
تأثیر هر گزینه باید اندازه‌گیری و ارزیابی شود. گوش دادن فعال، پرسش‌های برانگیزنده تفکر و توجه به اشارات زبان بدنی و لحن کلام همه ابزاری هستند که کوچ می‌تواند برای پیدا کردن هسته مشکل از آن استفاده کند. تلخیص و تجزیه‌وتحلیل اطلاعاتی که مراجعین ارائه می‌کنند می‌تواند بسیار مؤثر بوده و به تحلیل آن‌ها کمک کند. مشخص کردن سوگیری‌ها قبل از تصمیم‌گیری به فاصله گرفتن از نقاط کور کمک خواهد کرد.

بیزینس کوچینگ

بر سوگیری‌های روان‌شناختی غلبه کنید

سوگیری روان‌شناختی، تمایل به تصمیم‌گیری غیرمنطقی بدون آگاهی از آن است. شناسایی و تأثیر سوگیری‌ها بر رفتار انسانی دشوار است. به‌عنوان نمونه در مواجهه با یک تصمیم، افراد ممکن است توجه بیشتری به اطلاعاتی داشته باشند که پیش‌فرض‌های آن‌ها را پشتیبانی می‌کند و از حقایقی که در تضاد با آن است چشم‌پوشی می‌کنند. فهرستی شامل 20 سوگیری اصلی که ممکن است بر تصمیم‌گیری تأثیر بگذارد در وب‌سایت بیزنس اینسایدر ارائه‌شده است
حمایتی که یک کوچ می‌تواند در طول این مرحله ارائه کند بسیار مهم است زیرا معمولاً با شناسایی سوگیری‌ها و واقعیت‌ها به تصمیم‌گیری کمک می‌کند.

انتخاب کنید

بعد از انجام تجزیه‌وتحلیل و فائق آمدن بر سوگیری‌ها، راه‌حل مشخص خواهد شد – یا حداقل چند گزینه مناسب پدیدار خواهند شد. تحلیل سوات (SWOT) می‌تواند برای ارزیابی هر یک از گزینه‌ها با فهرست نقاط قوت، ضعف، تهدیدها و فرصت‌هایی که ایجاد می‌کند در زمینه رویکرد کوچینگ مفید باشد.

استفاده از رویکرد ساخت‌یافته برای تصمیم‌گیری، افراد را توانمند می‌سازد تا با اعتمادبه‌نفس به‌پیش روند و انتخاب منطقی کنند. بااین‌حال، مهم است که انعطاف‌پذیر باقی ماند و در صورت لزوم بتوان تصمیم را دوباره ارزیابی کرد. برای مثال، اطلاعات جدید ممکن است در دسترس قرار گیرد یا تصمیم‌گیری نتایج مطلوب را ایجاد نکند. بررسی و پیگیری مراجعین به‌صورت دوره‌ای پس از اخذ تصمیم می‌تواند به آن‌ها در ادامه مسیر کمک کند.

هنگامی‌که در بحث رویکرد کوچینگ، زمان تصمیم‌گیری فرامی‌رسد، اهداف یک کوچ موفق شامل کمک به انجام گفتگوی سازنده، پرسیدن سؤالات مناسب و کمک به شناخت و غلبه بر سوگیری‌ها است. فرآیند کوچینگ می‌تواند یک تصویر بزرگ و یک دیدگاه جدید در مورد مسئله در دسترس ارائه دهد. افراد و سازمان‌ها می‌توانند تا حد زیادی از کار با یک کوچ در هنگام مواجهه با تصمیم استراتژیک بهره‌مند شوند.

سایت اصلی : آکادمی مهراز

بازدید : 188
شنبه 9 اسفند 1399 زمان : 19:56

هرروزه سازمان‌های بیشتری ارزش ایجاد و توسعه فرهنگ کوچینگ را درک می‌کنند؛ فرهنگی که به کارکنان در تمامی سطوح، فرصت رشد مهارت‌ها، تنظیم ارزش‌ها و رسیدن به اهداف حرفه‌ای‌شان را می‌دهد.
در فرهنگ کوچینگ، بیشتر اعضا از رویکرد کوچینگی در تعامل با همکاران، سهام‌داران و مشتریان خود و همچنین در زندگی روزمره‌شان استفاده می‌کنند. فرهنگ راستین کوچینگ، بر پایه به دست آوردن نتایج اثربخش، بهبود عملکرد و بیرون کشیدن توانایی‌های بالقوه افراد از درون آن‌ها، استوار است.
در این مقاله هفت گام مؤثر جهت شکل‌گیری و توسعه فرهنگ کوچینگ در سازمان‌ها ارائه می‌گردد.

آموزش کسب و کار در همدان

۱- فرهنگ کوچینگ در سازمان‌ها

برای ایجاد یک فرهنگ کوچینگ متعالی، می‌بایست یک ارزیابی جدی و دقیق از سازمان وجود داشته باشد. ارزیابی فرهنگ کوچینگ در سازمان‌، نقاط قوت و فرصت‌ها را نمایان کرده و به پیش‌بینی چالش‌های توسعه فرهنگ کوچینگ کمک می‌کند. به‌عنوان بخشی از ارزیابی، در ابتدا می‌بایست با افراد کلیدی سازمان مصاحبه نمود تا مشخص گردد:
• چه درکی از کوچینگ و کارکرد آن به‌صورت یکپارچه در سازمان‌ها وجود دارد؟ (به‌خصوص در حوزه مدیریت استعدادها و مدیریت عملکرد).
• در ۵ سال آینده چه شایستگی‌هایی در سازمان لازم است توسعه پیدا کند؟
• آیا آموزش و استفاده از خدمات کوچینگ در سیاست‌ها، برنامه‌ها و روش‌های اجرایی سازمان هدف‌گذاری شده است؟
اگر سازمان، به‌کارگیری رویکرد کوچینگ را آغاز نموده است؛ شناخت کلی از سازمان به‌منظور ارزیابی وضع موجود به شرح ذیل می‌بایست مدنظر قرار گیرد :
• چه تغییراتی در حال حاضر بایستی اعمال گردد و برای بهبود عملکرد سازمان چه سیستم‌هایی موردنیاز است؟
• کوچ‌های درون‌سازمانی و کوچ‌های خارج از سازمان چقدر مؤثر هستند؟
• آموزش‌ها و خدمات کوچینگ چگونه از دستیابی به اهداف و دستاوردهای سازمان پشتیبانی می‌کند؟
پس از ارزیابی فرهنگ کوچینگ در سازمان، یک برنامه عملیاتی خاص (نقشه راه) برای سازمان می‌بایست تنظیم نمود تا به کمک آن بتوان نسل بعدی رهبران سازمان را توسعه داده و اهداف سازمان را نیز محقق کرد.

مشاوره کسب و کار در همدان

۲- مقاومت در برابر تغییرات

اکثر سازمان‌ها اقدامات و تغییرات بسیاری را به‌طور هم‌زمان انجام می‌دهند و سرعت تغییرات در طی زمان‌های مختلف، متفاوت است. مقاومت در برابر تغییرات، به‌طور واضح و آشکار در سطوح مختلف سازمان وجود دارد و بیشتر افراد تغییر را دردناک تلقی می‌کنند. هنگامی‌که تغییر در سیستم‌های پیچیده، فرهنگ‌های متنوع و محیط‌های پرسرعت اجرا می‌شود، چالش‌ها افزایش می‌یابد و بیشترین زمان در فرایند اعمال تغییرات صرف همسو نمودن افراد می‌گردد. در زمان جاری‌سازی فرهنگ کوچینگ نیز مقاومت در برابر آن وجود دارد و اغلب به این صورت بیان می‌شود: “ما وقت برای کوچینگ نداریم” یا “مدیران ارشد ما نمی‌خواهند کوچ شوند.”
اینجا سؤال اساسی مطرح است: چگونه افرادی را که تمایل به تغییر ندارند؛ می‌توان همسو و همراه نمود؟ در اینجا لازم است مقاومت در برابر تغییرات را پذیرا بوده و آن را راهبری کرد؛ اما نه با اعمال فشار جهت اجرای تغییرات، بلکه با کنجکاوی نسبت به یافتن دلایل و مقاصد مقاومت در برابر آن تغییر. کمک به افراد برای بیان ترس‌ها و تمیز دادن احساساتشان از یکدیگر و همچنین شفاف‌سازی برداشت‌ها کمک می‌کند تا آن‌ها تغییرات را درک نموده و زمانی که کوچینگ را تجربه می‌کنند، خودشان نیز به سفیران توسعه فرهنگ کوچینگ در سازمان تبدیل شوند.
آنچه لازم است افراد سازمان بدانند؛ این است که کوچ‌ها نیامده‌اند تا به آن‌ها بگویند چگونه تغییر کنند. بلکه با گوش دادن و اعتقاد و اعتماد داشتن به هر یک از افراد سازمان، به آن‌ها کمک می‌کنند تا خودشان برای خودشان کشف کنند و به آگاهی برسند که اقدام بعدی برای انجام دادن کارها، در طی مسیر پیش رویشان چه می‌باشد؟

بیزینس کوجینگ

۳- بهره‌گیری از کوچ‌های برون‌سازمانی

استفاده از معیارهای بسیار دقیق برای انتخاب کوچ‌های برون‌سازمانی که قرار است در درجه اول با رهبران ارشد سازمان‌ها کار کنند؛ دارای اهمیت بسیاری است. برای این کار می‌بایست تیمی از کوچ‌های خارجی را که دارای اعتبار از مراجع معتبر، شناخت از فرهنگ‌سازمانی، هوش هیجانی و طیف گسترده‌ای از تجربه هستند، انتخاب نمود. چنانچه کوچ‌های برون‌سازمانی بتوانند تجربه بسیار عمیقی از کوچینگ را برای رهبران ارشد رقم بزنند، رهبران به‌نوبه خود متعهد می‌گردند تا کوچینگ را به‌عنوان یک استراتژی مؤثر در تمامی سیستم‌ها و تعاملات سازمان پشتیبانی کرده و خود نیز به‌عنوان یک کوچ ارشد داخلی در سازمان ایفای نقش داشته باشند.
کوچ‌های برون‌سازمانی از رهبران و مدیران ارشد سازمان‌ها پشتیبانی می‌کنند تا عملکرد شخصی و سازمانی خود را بهبود ببخشند. ازجمله این پشتیبانی‌ها می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:
• استفاده از ابزارهای ارزیابی برای تقویت نقاط قوت رهبری
• دستیابی به اهداف شخصی و اهداف رهبری
• ایجاد تیم‌های رهبری مشترک
• ایجاد یک برنامه بومی‌سازی شده مطابق با یک نقشه راه برای تحقق اهداف سازمانی
• رسیدگی به موانع و چالش‌های موجود
تحقیقات نشان داده است که 35% از مدیران ارشد اجرایی در 18 ماه اول انتصابشان شکست‌خورده‌اند و بسیاری از آن‌ها بر این باورند که نمی‌دانند چگونه باید حمایت و پشتیبانی لازم را در سازمان به دست بیاورند. کوچ‌های مدیران اجرایی (Executive Coach) ، ابزارهایی را برای حمایت از همه مدیران سازمان جهت ارتقا به سطوح بالاتر در اختیار دارند.

۴- توسعه کوچ‌های درون‌سازمانی

در صورت آموزش مهارت‌های کوچینگ به مدیران و رهبران سازمان و توسعه ظرفیت کوچ‌های داخلی، بسیاری از کارکردهای مورد انتظار از کوچ‌های برون‌سازمانی توسط کوچ‌های داخلی برآورده خواهد شد. ازآنجایی‌که مدیران و رهبران سازمان درک بهتری از فرهنگ، چشم‌انداز و علایق سازمان دارند زمانی که به‌عنوان یک کوچ داخلی ایفای نقش کنند، رویکردی پایدار و قابل‌دوام در زمان ایجاد تغییرات در سازمان به وجود خواهد آمد و میزان مشارکت، بهره‌وری و عملکرد نیز ارتقا خواهد یافت.
در فرایند انتخاب کوچ‌های داخلی نیز، افراد باقدرت تأثیرگذاری، انعطاف‌پذیری و سازگاری بالا، سفیران قدرتمندی برای استقرار فرهنگ کوچینگ در سطح سازمان خواهند بود. زمانی که رهبران و مدیران بخش‌های مختلف برای ارائه خدمات کوچینگ سازمانی کاندید می‌شوند؛ اعتبار و پایداری برنامه ایجاد و توسعه فرهنگ کوچینگ در سازمان را تقویت خواهند کرد.
بسیاری از سازمان‌ها می‌توانند با پرورش و توسعه کوچ‌های داخلی، به میزان ۷۰ درصد هزینه‌های کوچینگ را نیز کاهش دهند. اگرچه برای توسعه کوچ‌های درون‌سازمانی صرف زمان زیادی موردنیاز است؛ اما فواید آن بلندمدت بوده و به‌طور خلاصه توسعه فرهنگ کوچینگ روشی مقرون‌به‌صرفه برای جذب، توسعه و حفظ استعدادهای برتر در سازمان می‌باشد.

۵- توسعه و گسترش ظرفیت‌های رهبری

رهبرانی که از خدمات یک کوچ بهره می‌گیرند، احتمال ارتقا بیشتری دارند، جانشینان خود را توسعه می‌دهند و تعادل خوبی نیز میان کار و زندگی‌شان جاری خواهد بود. چنانچه این رهبران به‌عنوان کوچ‌های داخلی در سازمان به رسمیت شناخته شوند، ارزش و جایگاه بالاتری را نیز از آن خودشان خواهند کرد. برای توسعه رویکرد کوچینگ در بین رهبران، بهتر است برنامه‌های آموزشی آنان به‌گونه‌ای طرح‌ریزی گردد تا آنان فرصت یابند در همه بخش‌ها و سطوح مختلف سازمان، نقش یک کوچ را ایفا کنند. کوچینگ علاوه بر گسترش ظرفیت رهبری، بر نحوه برگزاری جلسات با افراد، مدیریت و سازمان‌دهی زمان و تعاملات روزمره آنان نیز اثرگذار است.

۶- همسوسازی رویکردها و خط‌مشی‌ها

ایجاد فرهنگ کوچینگ، فراتر از آموزش کوچینگ به افراد سازمان است. برای اطمینان از توسعه فرهنگ کوچینگ، بازنگری سیاست‌های سازمان حیاتی است. کدام‌یک از سیاست‌های منابع انسانی، برای ایجاد یک فرهنگ ایده‌آل کوچینگ هدایت‌گر بوده و کدام‌یک به تجدیدنظر نیاز دارند؟
• بازنگری‌های عملکرد: مهارت‌های کوچینگ در طول بازنگری‌های عملکرد، چگونه تقویت می‌شوند؟ مدیران برای ارائه بازخوردهای الهام‌بخش و افزایش میزان مشارکت فعال به چه نوع پشتیبانی نیاز دارند ؟
• شایستگی‌های کلیدی: سازمان در طی 5 سال آینده برای تحقق اهدافش چه شایستگی‌هایی را می‌بایست توسعه دهد؟ مهارت‌های کوچینگ در هر یک از این مهارت‌ها چگونه تنیده شده‌اند؟
• تنوع و گنجاندن: چه نوع سیاستی برای اطمینان از دسترسی همه افراد به خدمات کوچینگ و فرصت‌های توسعه در نظر گرفته‌شده است؟
• سیستم پاداش: آیا به‌کارگیری رویکرد کوچینگ در سازمان به‌عنوان بخشی از سیستم پاداش دیده‌شده است؟
• توضیحات شغلی: آیا در شرح شغل کارکنان به کوچینگ، منتورینگ و توسعه افراد به‌عنوان بخشی از شرح وظایف آنان اشاره‌شده است؟
• معیارهای انتخاب و ارتقاء: چگونه معیارهای انتخاب و ترفیع افراد استراتژی فرهنگ کوچینگ را تقویت می‌کند؟
تجزیه‌وتحلیل سیاست‌ها و رویه‌ها منجر به توصیه‌ها و برنامه عملی می‌شود.

۷- ارزیابی برنامه و اندازه‌گیری نتایج

سازمان هزینه‌های زیادی را صرف کوچینگ می‌کند؛ بازده این سرمایه‌گذاری چیست؟
رهبران، اغلب کوچینگ را به‌عنوان روشی ارجح برای توسعه در نظر می‌گیرند؛ زیرا کوچینگ، نه‌تنها قابلیت توسعه را افزایش می‌دهد بلکه، نوعی انسجام و یکپارچگی در سراسر سازمان ایجاد می‌نماید. سرمایه‌گذاری بر روی کوچینگ در حال افزایش است اما تعداد اندکی از سازمان‌ها به‌طور رسمی، روند کوچینگ را ارزیابی می‌کنند یا بازده سرمایه‌گذاری بر روی آن را اندازه‌گیری می‌نمایند.
در اینجا سؤالاتی مطرح است: برترین روش برای اندازه‌گیری نتایج و اثرات کوچینگ چیست؟ چه معیارهایی برای حمایت از توسعه فرهنگ کوچینگ، می‌بایست در نظر گرفته شود؟
برخی از نتایج مورد انتظار توسعه فرهنگ کوچینگ در سازمان‌ عبارت‌اند از:
• مهارت‌های پیشرفته رهبری توسعه‌یافته‌اند.
• چالش‌های کلیدی سازمان به‌صورت مشارکتی موردبررسی قرار می‌گیرند.
• مسئولیت‌پذیری افراد توسعه‌یافته است.
حال این نتایج را چگونه می‌توان در سطح سازمان موردسنجش قرار داد؟ به‌منظور ارزیابی اینکه سازمان چگونه فرهنگ ایده‌آل را ایجاد کرده و اهداف موردنظر خود را تحقق بخشیده است، می‌توان از معیارهای سازمانی زیر استفاده نمود:
• رفتارهای تغییریافته مانند: توسعه شایستگی‌ها و ایجاد روابط.
• دستیابی به اهداف مانند: اهداف شخصی، تیمی و سازمانی.
• خلاقیت گسترده مانند: توسعه محصولات یا خدمات.
• خدمات بهتر مانند: رضایت مشتری و رهبری صنعت.

زمانی که برای ایجاد و توسعه فرهنگ کوچینگ در سازمان‌ سرمایه‌گذاری می‌گردد، بازده و خروجی می‌تواند به روش‌های مختلفی اندازه‌گیری شود. به‌طور سنتی، بازگشت سرمایه دارای بالاترین میزان اهمیت در زمان پاسخگویی است. مواردی از قبیل: افزایش ارزش سهام، فروش، سهم بازار و میزان سودآوری.
متداول‌ترین روش ارزیابی موفقیت ایجاد و توسعه فرهنگ کوچینگ در سازمان، استفاده از سیستم ارزشیابی موجود در سازمان است و به دنبال آن اندازه‌گیری شاخص‌های کلیدی عملکرد، بازخورد 360 و فرم‌های دریافت بازخورد از کارمندان.
بااین‌حال ابتکار استفاده از رویکرد کوچینگ نیز خود کمک می‌نماید تا معیارهای کلیدی جهت سنجش میزان اثربخشی کوچینگ در هر سازمان به‌طور خاص شناسایی و شاخص‌های مترتب بر آن تعیین و اندازه‌گیری گردد. آنچه مهم است نتایج این ارزیابی و مدیریت آن در جهت تحقق اهداف سازمان است.
و اما اینک این فقط آغاز راه است …

سایت اصلی : آکادمی مهراز

تعداد صفحات : 0

درباره ما
موضوعات
آمار سایت
  • کل مطالب : 94
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 40
  • بازدید کننده امروز : 1
  • باردید دیروز : 41
  • بازدید کننده دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 41
  • بازدید ماه : 147
  • بازدید سال : 1121
  • بازدید کلی : 19534
  • <
    پیوندهای روزانه
    آرشیو
    اطلاعات کاربری
    نام کاربری :
    رمز عبور :
  • فراموشی رمز عبور؟
  • خبر نامه


    معرفی وبلاگ به یک دوست


    ایمیل شما :

    ایمیل دوست شما :



    لینک های ویژه